ابن ابى سعيد
حسين بن ابى سعيد، هاشم بن حيّان مكارى، از سران واقفيه بود. كشّى از او در زمره واقفيه نام برده و در نكوهش وى ، روايت هايى نقل كرده است . از جمله به اسناد خود از محمّد بن فضيل ، روايت كرده است كه ابوالحسن عليه السلام فرمود: «او پيامبر خدا و امير مؤمنان و فلانى و فلانى و جعفر و موسى عليهم السلامرا تكذيب كرده است و پدرانم براى من سرمشق هستند» .
ر . ك : اختيار معرفة الرجال : ص ۴۰۵ ش ۷۶۰ و ص ۴۶۳ ش ۸۸۳ و ص ۴۶۵ ش ۸۸۴ و ۸۸۵.
ابن قياما
حسين بن قياما واسطى ، از ياران امام كاظم عليه السلام بود و در ايشان ، توقّف كرد (واقفى مذهب شد) و به امامت امام رضا عليه السلام اعتقاد نداشت . او به امام رضا عليه السلام گفت: من مى دانم كه تو امام نيستى . امام فرمود: «از كجا دانستى؟» . گفت: چون تو فرزندى ندارى ، حال آن كه امامت ، در فرزندْ ادامه مى يابد. امام عليه السلام فرمود : «به خدا سوگند ، چند شبانه روزى نخواهد گذشت كه از پشت من ، پسرى به دنيا خواهد آمد كه جانشين من مى شود و حق را زنده و باطل را نابود مى كند» .
ر . ك : رجال الطوسى : ص ۳۳۶ ش ۴۹۹۷ ، اختيار معرفة الرجال : ص ۵۵۳ ش ۱۰۴۴.
ابن مهران
حسين بن مهران بن محمّد ، از اصحاب امام كاظم و امام رضا عليهماالسلام بود ، واقفى و از راويان ضعيف است . وى از امام كاظم عليه السلام كتابى دارد . او به امام رضا عليه السلام نامه اى نوشت و در وقوف خود با شكّ و ترديد حركت مى كرد . او به امام رضا عليه السلام نامه اى نوشت و در آن به ايشان ، امر و نهى كرد . امام عليه السلام به او پاسخى نوشت و آن را براى يارانش فرستاد و ياران امام عليه السلام از آن رونوشت برداشتند و به او برگرداندند تا ابن مهران نتواند آن را پنهان بدارد . او نسبت به امام رضا عليه السلام معرفت اندك و ضعف يقين داشت .
ر . ك : رجال الطوسى : ص ۳۵۵ ش ۵۲۶۰ ، رجال النجاشى : ص ۵۶ ش ۱۲۷.