۱۵۳۴.امام على عليه السلام :به من خبر رسيده است كه مى گوييد : على ، دروغ مى گويد! خداى متعال ، مرگتان دهد! بر كه دروغ مى بندم؟ بر خدا ـ كه من ، نخستين ايمان آورنده به او بودم ـ ؟ يا بر پيامبرش ـ كه من ، نخستين تصديق كننده او بودم ـ ؟!
۱۵۳۵.امام على عليه السلامـ از سخنان ايشان در نكوهش برخى يارانش ـ: خداوند ، چهره هايتان را خوار و بخت هايتان را باژگونه كناد! شما آن گونه كه باطل را مى شناسيد ، حق را نمى شناسيد و آن چنان كه در نابودى حق مى كوشيد ، در از ميان بردن باطل نمى كوشيد .
۱۵۳۶.امام على عليه السلام :بار خدايا! طبيبانِ اين درد بى درمان ، به ستوه آمده اند و كِشندگان آب ، از بركشيدن ريسمان هاى چاه ها درمانده اند . ۱
۱۵۳۷.امام على عليه السلامـ پس از يارى نرساندن مردم به محمّد بن ابى بكر و كشته شدن او ـ: از خداوند متعال مى خواهم كه هر چه زودتر ، مرا از اين مردم برهانَد . به خدا سوگند ، اگر نبود اين كه آرزو دارم در رويارويى با دشمنم به شهادت رسم و خود را براى مرگ ، آماده كرده ام، دوست مى داشتم كه حتّى يك روز با اين مردم برخورد نكنم و هرگز آنها را ديدار ننمايم .