317
نهج الدّعا (با ترجمه فارسي) جلد دوّم

۴ / ۹

مُحَلِّم بن جَثّامه ۱

۱۴۱۰.تفسير الطبرىـ به نقل از ابن عمر ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله مُحَلِّم بن جَثّامه را به جنگى فرستاد. عامر بن اضبط به آنان (مسلمانان) برخورد و با سلامِ اسلامى به آنان سلام داد؛ امّا چون از زمان جاهليت ميان ايشان (طايفه مُحَلّم و عامر) كينه اى بود، مُحَلّم تيرى به سوى او انداخت و وى را كُشت.
خبر به پيامبر خدا رسيد. عُيَينَه و اَقْرَع ، درباره او [كه قصاص شود يا ديه بدهند ]صحبت كردند. اقرع گفت : اى پيامبر خدا! امروز ، به سنّت عمل كن و فردا ، آن را تغيير ده . ۲
عُيَينه گفت : نه . به خدا سوگند، همچنان كه زنان من ، داغدار شدند ، زنان او نيز بايد داغدار شوند.
در اين وقت ، مُحَلّم ، در حالى كه دو بُرد بر تن داشت ، آمد و در برابر پيامبر خدا نشست تا ايشان برايش طلبِ آمرزش كند ؛ امّا پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود : «خداوند ، تو را نيامرزد!» .
محلّم ، در حالى كه اشك هايش را با دو بُرد خود ، پاك مى كرد، برخاست و هفت روز نگذشت كه مُرد و او را دفن كردند. زمين ، جسد او را بيرون انداخت. مردم نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و ماجرا را به ايشان گفتند . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «زمين ، بدتر از رفيق شما را هم مى پذيرد ؛
امّا خداوند عز و جل خواسته است كه شما را پند دهد» .
آن گاه، جسدش را در درّه اى انداختند و رويش سنگ ريختند، و اين آيه نازل شد : «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هر گاه در راه خدا به جهاد رفتيد، تحقيق كنيد...» .

1.براى شناخت وى ، ر . ك : ص ۵۸۱ .

2.منظورش اين بود كه اين بار به سنّت و قانونى كه در قصاص نهاده اى ، عمل كن و بعد ؛ اگر خواستى تغييرش دهى ، تغيير ده . بنا به قولى ، «تغيِّر»، يعنى غِيَر (ديه) بگير . يعنى اگر با اولياى اين مقتول ، آن طور كه محلِّم مى خواهد ، عمل شود ، مردم را از درآمدن به اسلام ، باز مى دارد؛ چرا كه مى فهمند قصاص با ديه تغيير مى كند، در حالى كه عرب ها، بويژه، در برگرفتن انتقام ، حريص اند و از قبول ديه ، اِبا دارند (النهاية : ج ۲ ص ۴۱۰ «سنن» و ج ۳ ص ۴۰۰ «غير») .


نهج الدّعا (با ترجمه فارسي) جلد دوّم
316

۴ / ۹

مُحَلِّمُ بنُ جَثّامَةَ

۱۴۱۰.تفسير الطبري عن ابن عمر :بَعَثَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله مُحَلِّمَ بنَ جَثّامَةَ مَبعَثا ، فَلَقِيَهُم عامِرُ بنُ الأَضبَطِ ، فَحَيّاهُم بِتَحِيَّةِ الإِسلامِ ، وكانَت بَينَهُم إحنَةٌ ۱ فِي الجاهِلِيَّةِ ، فَرَماهُ مُحَلِّمٌ بِسَهمٍ فَقَتَلَهُ ، فَجاءَ الخَبَرُ إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَتَكَلَّمَ فيهِ عُيَينَةُ وَالأَقرَعُ ، فَقالَ الأَقرَعُ : يا رَسولَ اللّهِ سُنَّ اليَومَ وغَيِّر غَدا . ۲ فَقالَ عُيَينَةُ : لا وَاللّهِ حَتّى تَذوقَ نِساؤُهُ مِنَ الثُّكلِ ما ذاقَ نِسائي ! فَجاءَ مُحَلِّمٌ في بُردَينِ فَجَلَسَ بَينَ يَدَي رَسولِ اللّهِ لِيَستَغفِرَ لَهُ . فَقالَ لَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله : لا غَفَرَ اللّهُ لَكَ .
فَقامَ وهُوَ يَتَلَقّى دُموعَهُ بِبُردَيهِ ، فَما مَضَت بِهِ سابِعَةٌ حَتّى ماتَ ودَفَنوهُ ، فَلَفِظَتهُ الأَرضُ ، فَجاؤوا إلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله فَذَكَروا ذلِكَ لَهُ ، فَقالَ : إنَّ الأَرضَ تَقبَلُ مَن هُوَ شَرٌّ مِن صاحِبِكُم ، ولكِنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ أرادَ أن يَعِظَكُم .
ثُمَّ طَرَحوهُ بَينَ صَدَفَي جَبَلٍ ، وألقَوا عَلَيهِ مِنَ الحِجارَةِ ، ونَزَلَت : «يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُواْ ... » الآيَةَ ۳ . ۴

1.الإحْنَةُ : الحِقد (النهاية : ج ۱ ص ۲۷ «أحن») .

2.أي اعمل بسنّتك التي سننتها في القِصاص ، ثمّ بعد ذلك إذا شئت أن تُغَيِّر فغيِّر ، أي تغيِّر ما سننتَ . وقيل : تغيِّر : من أخذِ الغِيَر ؛ وهي الدِّية . يعني إن جرى الأمرُ مع أولياء هذا القتيل على ما يريد محلِّم ثبّطَ الناسَ عن الدخول في الإسلام معرفتُهم أنّ القود يغيَّر بالدية ، والعرب خصوصا وهم الحُرّاص على درك الأوتار ، وفيهم الأنَفة من قبول الدِّيات (النهاية : ج ۲ ص ۴۱۰ «سنن» و ج ۳ ص ۴۰۰ «غير») .

3.النساء : ۹۴ .

4.تفسير الطبري : ج ۴ الجزء ۵ ص ۲۲۲ ، المغازي : ج ۳ ص ۹۱۹ نحوه ، تفسير ابن كثير : ج ۲ ص ۳۳۸ ، السيرة النبويّة لابن كثير : ج ۳ ص ۴۲۶ ؛ تفسير التبيان : ج ۳ ص ۲۹۸ ؛ مجمع البيان : ج ۳ ص ۱۴۵ عن ابن عمر وابن مسعود وابن حَدْرَد وكلاهما نحوه .

  • نام منبع :
    نهج الدّعا (با ترجمه فارسي) جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: رسول افقی و احسان سرخه‌ای، ترجمه: حمیدرضا شیخی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5383
صفحه از 680
پرینت  ارسال به