«پيش از آنان، قوم نوح نيز به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند : ديوانه است، و [بسى] آزار كشيد تا پروردگارش را خواند كه : من ، درمانده ام. به دادم برس» .
«نوح گفت : پروردگارا! آنان ، مرا نافرمانى كردند و از كسى پيروى نمودند كه مال و فرزندش ، جز بر زيان وى نيفزود . دست به نيرنگى بس بزرگ زدند و گفتند : زنهار كه از خدايانتان دست برنداريد ، و نه از «ودّ» ، نه از «سُواع» ، نه از «يَغوت» و نه «يَعوق» و نه «نسر». و بسيارى را گم راه كردند. [پروردگارا! ]جز بر گم راهى ستمكاران ميفزاى . تا به سبب گناهانشان غرقه گشتند و [پس از مرگشان] در آتشى در آورده شدند و براى خود ، در برابر خدا يارانى نيافتند» .
«و نوح گفت : پروردگارا! هيچ كس از كافران را بر روى زمين مگذار ؛ چرا كه اگر تو آنان را بر جاى بگذارى ، بندگانت را گم راه مى كنند و جز پليدكارِ ناسپاس نمى زايند. پروردگارا! بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرايم درمى آيد ، و بر مردان و زنان باايمان ببخشاى ، و جز بر هلاكت ستمكاران ميفزاى» .
حديث
۱۳۹۲.علل الشرائعـ به نقل از حنّان بن سَدير ، از پدرش ـ: به امام باقر عليه السلام گفتم : چرا نوح عليه السلام هنگامى كه قومش را نفرين كرد ، گفت : «پروردگارا! هيچ كس از كافران را بر روى زمين مگذار ، چرا كه اگر تو آنان را بر جاى بگذارى ، بندگانت را گم راه مى كنند و جز پليدكارِ ناسپاس نمى زايند» ؟
فرمود : «مى دانست كه از ميان آنها ، ديگر كسى به راه نخواهد آمد» .
گفتم : چگونه اين را دانست؟
فرمود : «خداوند به او وحى فرمود كه : «از قوم تو ، ديگر كسى بجز همانان كه ايمان آورده اند، ايمان نخواهد آورد» . اين جا بود كه آن نفرين را در حقّ آنان كرد .