۱۳۶۲.امام عسكرى عليه السلامـ از نامه اش به ابراهيم بن عَبده ـ: و نامه من كه به ابراهيم بن عبده رسيده و طىّ آن ، او را وكيل خود براى گرفتن حقوقم از دوستدارانم در آن ولايت ، تعيين كرده ام. بله! آن نامه من و به خطّ من است كه به او (يعنى ابراهيم بن عبده) نوشته ام [و وى را] به حق، و نه باطل، بر ايشان در شهرشان گماشتم . پس ، از خداوند ، چنان كه بايد و شايد، پروا كنند و حقوق مرا از اموالشان خارج سازند و به او پرداخت كنند؛ زيرا من به او اجازه داده ام كه در آنها تصرّف كند . خداوند ، توفيقش دهد و به لطف و رحمت خويش، او را از تقصير ، مصون بدارد!
۱۳۶۳.امام عسكرى عليه السلامـ در نامه اش به عبد اللّه بن حَمدويه بيهقى ـ: و اينك، ابراهيم بن عبده را براى شما منصوب مى كنم تا مردم نواحى و هم مردم ناحيه تو ، حقوقى را كه از من بر عهده شماست ، به او بپردازند. من ، او را معتَمَد و امين خود در ميان پيروانم در آن منطقه قرار دادم. پس بايد از خدا پروا كنند و او را در نظر دارند و حقوق را بپردازند ؛ چرا كه در نپرداختن و يا دير پرداختن آنها عذرى ندارند. خداوند ، ايشان را با نافرمانى از دوستانش به تيره روزى نيفكند! خداوند ، ايشان و هم تو را به واسطه مهر و محبّتى كه مرا با آنان است، مورد مهر و رحمت خويش قرار دهد، كه خدا ، مهرگسترِ بزرگوار است .
۱۴ / ۳
اسحاق بن اسماعيل ۱
۱۳۶۴.رجال الكشّى :يكى از مردمانِ موثّق نيشابور ، نقل كرد كه از جانب امام عسكرى عليه السلام توقيعى ۲ براى اسحاق بن اسماعيل ، صادر شد : «اى اسحاق بن اسماعيل! خدا ، ما و تو را با پرده خويش بپوشانَد و با تدبيرش تو را در همه كارهايت اداره كند . از مطالب نامه ات آگاه شدم . خدايت رحمت كناد ! ما بحمد اللّه و به لطف او، خاندانى هستيم كه نسبت به پيروان خود ، دلسوزيم و از نيكى ها و الطاف پياپىِ خداوند به آنان ، شادمان مى شويم و هر نعمتى را كه خداى عز و جلبديشان ارزانى دارد ، به حساب مى آوريم .
پس، خداوند بر شما و امثال تو ـ كه خدا ، بديشان رحمت آورده و چونان تو بصيرتشان بخشيده و از باطل ، دست شُسته و در كورى طغيانشان نمانده اند ـ به حق ، نعمت هايش را تمام گردانَد و تمام و كامل شدن نعمت، به وارد شدن تو به بهشت است . هيچ نعمتى نيست، هر چند بزرگ و پُرارزش ، مگر آن كه گفتن «ستايش ، خداى را» ـ كه نام هايش مقدّس باد ـ بر آن ، گزاردن شكر آن است .
و من مى گويم : ستايش ، خداى را، آن سان كه هر ستاينده اى تا هميشه هميشه ، خداى را بستايد، كه تو را مورد نعمت خويش قرار داد و از نابودى نجاتت داد و راه تو را در گذر از گردنه ، هموار ساخت» .