بهشتيان بر جهنّميان ، برترى دارند و آنان را مى بينند و با آنان گفتگو مى كنند. گويا بهشت ، در مكان بلندى قرار دارد و جهنّم ، در مكانى پست ، از اين جهت ، بهشتيان بر آنها اشراف دارند.
تعبير قرآن ، اين است كه گاهى بهشتيان ، جهنّميان را مخاطب خود قرار مى دهند و گاهى بالعكس ، جهنّميان ، بهشتيان را مخاطب خود مى سازند:
«وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ . ۱ بهشتيان ، دوزخيان را ندا كنند كه آنچه [پيامبران] به ما وعده دادند ، حق يافتيم . آيا شما نيز آنچه را خدا به شما وعده داد ، حق يافتيد؟ آنها گفتند: بله . آن گاه در بين آنان ، منادى ندا كند كه لعنت خداوند بر ستمكاران باد» !
چنان كه در اين روايت آمده ، بهشتيان ، به گروهى از جهنّميان مى گويند ما به پاس راهنمايى ها و هدايتگرى هاى شما به بهشت دست يافتيم، چه شد كه شما گرفتار جهنّم و عذاب الهى شُديد؟ آنها با حسرت و ندامت جواب مى دهند: ما به آنچه گفتيم ، عمل نكرديم، شما را به انجام دادن كار نيك و شايسته دعوت كرديم، ولى خودمان از آن كناره گرفتيم. شما را به انجام دادن مستحبّات ، دعوت كرديم، ولى خود عمل نكرديم. شما را به دورى از گناه و غيبت راهنمايى كرديم، ولى خود به غيبت و گناه آلوده گشتيم. شما به گفته هاى ما گوش داديد و عمل كرديد و در آن منزل برين ، جاى گرفتيد ؛ امّا ما با همه دانشمان ، عمل نكرديم و به اين سرنوشت نكبت بار و دردناك دچار شديم.
اين رسوايى و حسرت، سرانجام كسانى است كه به علمشان عمل