موجب شده است كه خداوند نگذارد كه آنها ايمان بياورند. ۱
البته بايد يادآور شويم كه اضطراب و دلهره نيز نوعى غم است ، منتها در آنها ترسِ از دست دادن مطلوب در آينده ، باعث ناراحتى فرد مى شود. بنا بر اين مى توان گفت كه حسرت ، نقطه مقابل خشم و اضطراب و دلهره است .
۵ . استيصال و درماندگى
نااميدى و يأس در به دست آوردن دوباره همان فرصت از دست رفته، محور ديگرى است كه اگر نگوييم كه در مفهوم حسرت وجود دارد كم كم ، هيجانِ حسرت ، با آن همراه است ؛ چرا كه وقتى فرصتى از بين برود ، برگشت آن ، محال است و گذشته را نمى توان باز گرداند.
امام على عليه السلام مى فرمايد:
وَ عُرِضَتْ عَلَيكَ أعْمَالُك بِالْمَحَلِّ الّذِي يُنادِى الظَّالِمُ فيه بِالحَسْرَةِ ، وَ يَتَمَنَّى المُضَيِّعُ فِيهِ الرَّجْعَةَ وَ لاتَ حينَ مَنَاصِ! . ۲ و اعمال تو را بر تو عرضه مى كنند آن جا كه ستمكار ، با حسرتْ فرياد مى زند، و تباه كننده عمر و فرصت ها، آرزوى بازگشت دارد ؛ امّا راه فرار و چاره ، مسدود است .
وقتى راه فرار و چاره مسدود باشد ، فرد ، احساس درماندگى خواهد كرد.
بنا بر اين، حسرتِ حقيقى، در مواقعى ايجاد مى شود كه انسان ، نيروى جبران مشكلات و شكست ها را از دست داده باشد ؛ گويى از توانايى و قدرت، برهنه شده و سرشار از غم گشته است. شايد به همين خاطر است كه