29
آه سرد

«إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ . ۱ حكم و فرمان ، تنها از آنِ خداست . حق را از باطل جدا مى كند و او بهترين جدا كننده است» .
امّا خسارت هاى ديگرى هم هست كه موجب حسرت واقعى و عميقى در انسان مى شود. اين خسارت ها در اين آيه مباركه آمده است:
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا . ۲ بگو: آيا به شما خبر دهيم كه زيانكارترين مردم در كارها، چه كسانى هستند ، آنها كه تلاش هايشان در زندگى دنيا گم شده، با اين حال، مى پندارند كه كار نيك انجام مى دهند» ؟
در اين آيه ، خسارت عمل، خودش دو مرحله دارد ؛ چون انسانى كه سعى و حركتش در اين محدوده ، گم مى شود، گاهى با اين اعتقاد همراه است كه دارد خوب كار مى كند و خوب مى سازد و گاهى چنين گمانى ندارد. آنها كه سعى شان گم شده و اين گمان را دارند، در عمل ، خسارت بارترند، و آنها كه اين گمان را ندارند ، خاسرند و امكان بازگشتشان است. من كه تجارتم را سودمند حساب مى كنم، با آن كس كه زيانش را مى شناسد، برابر نيستم. من ، امكان بازگشتم كمتر است و او احتمال بهبودش بيشتر.
در آيه: «قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ» ۳ از خسارت خود و نفس انسان ، سخن رفته است. خاسر ، كسى است كه خودش را از دست مى دهد، هر چند تمامى دنيا را به دست بياورد ؛ چون كه تمامى دنيا در دست

1.سوره زمر ، آيه ۱۵ .

2.سوره انعام ، آيه ۵۷ .

3.سوره كهف ، آيه ۱۰۳ و ۱۰۴ .


آه سرد
28

خسارت هاى او مشخص مى شود. در واقع ، آن جا كه انسان ، قدر خودش را در نظر نمى گيرد و درجه وجودى اش را منظور نمى كند و خودش را مى بازد، ديگر به قدر و جايگاه خود ايمان ندارد و به خدا و آرمان هاى بلندتر هم كافر مى شود، كه در اين آيه هست:
«الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ . ۱ فقط كسانى كه سرمايه هاى وجود خويش را از دست داده و گرفتار خُسران شده اند، ايمان نمى آورند» .
آنها كه خودشان را باخته اند ، ديگر به خدا و به جايگاه خويش ايمان نمى آورند ؛ كه اينها چيزى در خود سراغ ندارند كه در اين محدوده نگنجد و آرمانى ندارند كه در اين سبزه هاى زرد و روزهاى شب و خوشى هاى درد، به دستش نياورند. پس ديگر ، چه ضرورت دارد كه به سوى ديگر روى بيندازند و به چيزى ديگر بگروند و به آرمانى و جايگاهى و روزى ديگر ايمان بياورند. آنها كه خودشان را باخته اند ، ايمان نمى آورند. اين ، همان نكته اى است كه بارها مطرح شده است كه ايمان به خدا و ايمان به روز ديگر ، دنباله ايمان به خويش است.
انسانى كه خودش را گم مى كند ، دنبال خدا نمى رود و اگر خدايى هم داشته باشد، اين خدا محكوم اوست و يا دكور زندگى اوست، نه در متن، و نه حاكم در وجود و هستى او .
كسى كه خودش را در دنيا شاد مى بيند، دنيا در او حاكم مى شود و آن جا كه خودش را بزرگ تر ديد ، به خدا ايمان مى آورد. در اين هنگام ، خدا در او و در دنياى او حاكم مى شود؛ نه خود را حاكم دنيا مى كند و نه قيافه مى گيرد ؛ چون كه حكومت ، فقط از آنِ خدايى است كه آگاه و محيط است.

1.سوره انعام ، آيه ۱۲ .

  • نام منبع :
    آه سرد
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد علي سروش
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5324
صفحه از 180
پرینت  ارسال به