آرزوى دست نيافتنى را نيز از باب كنايه ، حسرت مى گويند ؛ چون در هنگام حسرت خوردن ، فرد ، آرزوهاى محال مى كند ، مثلاً آرزو مى كند كه اى كاش ، جوانى باز مى گشت! و از اين قبيل آرزوهايى كه تحقّق آنها عقلاً محال است. لذا از اين باب ، به آرزويى كه انجام شدن آنها بسيار بعيد است، حسرت گفته مى شود ؛ ولى استفاده به اين شكل ـ همان گونه كه گفتيم ـ ، حقيقى نيست.
در هر حال ، حسرتى كه در آيات و روايات ، از آنها ياد شده ، غمگينى به خاطر از دست دادن فايده اى در گذشته است .
۳ . احساس خُسران
وقتى فردى ، متوجّه مى شود كه منفعتى را از دست داده ، احساس غَبن و خسارت مى كند. در تعريف هايى هم كه براى حسرت ، يادآور شديم ، اين نكته آمده بود كه فرد ، به خاطر از دست دادن فايده اى غمگين مى شود.
در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است كه:
روز قيامت براى هر شخص ، به اندازه عمرش در دنيا، هر روز، بيست و چهار صندوق به تعداد ساعات شبانه روز ، باز مى كنند . هنگامى كه صندوقى را مى بيند كه مملو از نور و سرور است ، حالت سُرورى به وى دست مى دهد كه اگر اين احساس را بين اهل دوزخ تقسيم كنند ، ديگر احساس رنجِ ناشى از آتش را از ياد مى برند و آن ، ساعتى است كه مشغول طاعت پروردگار خود بوده اند... سپس صندوق ديگرى را برايش مى گشايند . نگاه مى كند كه خالى است و در آن چيزى كه خوش حالش كند يا ناراحتش كند وجود ندارد. آن ، لحظه اى است كه خواب بوده يا به مباحى ـ كه نه
ثواب داشته و نه عقاب ـ مشغول بوده است. به خاطر از دست دادن