155
آه سرد

موجب ناراحتى شخص مى گردد.
در مسائل اجتماعى، آنچنان كه بسيارى از انديشمندان و نظريه پردازان روان شناسى ابراز داشته اند، كم حوصلگى ، از باور شما درباره ارزش ها سرچشمه مى گيرد و شما در ارزيابى رفتارها، برخى از آنها را ارزش هاى مطلوب مى دانيد. مثلاً شما به شنا كردن، اهميت مى دهيد و مى خواهيد كه با دوستتان براى شنا كردن به استخر برويد. ممكن است شنا كردن را از لحاظ بيولوژى (جسمانى) ، رفتارى مطلوب بدانيد، بدين معنا كه از غوطه ور شدن در آب ، لذّت ببريد و آن را تفريح بدانيد ، در صورتى كه شخص ديگرى ، از اين جهت به آن توجّهى نداشته باشد، بلكه شنا كردن را وسيله اى بداند براى حضور در جمع دوستان و آشنا شدن با افراد ديگر. يعنى به جاى اين كه به مزاياى بهداشتى و زيستىِ شنا كردن فكر كند، به فرايند «اجتماعى بودن» آن بينديشد. ممكن است براى برخى ديگر، مقاصدى غير از اينها مطرح باشد.
نظر شما درباره شنا كردن و اطلاعاتى كه درباره آن كسب مى كنيد و علاقه اى كه نسبت به آن از خود نشان مى دهيد، در ترك آن مؤثّر است ؛ يعنى محروميت از آن، اثر بيشترى در شما باقى مى گذارد. هر قدر كه نسبت به انجام دادن كارى، علاقه بيشترى از خود نشان دهيد، همان قدر نيز نسبت به محروميت از آن ، تأثّر بيشترى خواهيد يافت. تأثّر شما در اين مورد مى تواند به يكى از دو صورت زير جلوه كند :
۱ . من به شنا كردن علاقه دارم ؛ ولى اكنون كه امكان آن فراهم نيست، مى توانم خود را به كار و سرگرمى هاى ديگرى مشغول كنم.
۲ . من شنا كردن را از هر تفريح ديگرى ، بيشتر دوست دارم. اين ، تنها خواسته و آرزوى من است و حال كه عملى نيست ، هيچ چيزى نمى تواند جاى آن را بگيرد.


آه سرد
154

حاضر نيستند از راحتى حال ، صرف نظر كرده ، براى آينده تلاش كنند، آدم هايى كم تحمّل اند كه دست به كارى نمى زنند و از رويارويى با مشكل ، ترس دارند. در نتيجه ، كار آنها هر روز سخت تر و تحمّل ناپذيرتر مى شود.
شما چنين نباشيد! به زندگى ، خوش بين باشيد. نگوييد: «من نمى خواهم كارى انجام دهم!» «من نمى توانم!» «اين كار به نظرم سخت مى آيد!». اينها همگى راه هايى براى فرار از واقعيت ها به شمار مى روند. در زندگى ، هم زشت وجود دارد و هم زيبا. خيلى از موفّقيت ها در شرايط نامساعد به دست مى آيد. بسيارى از كارها در نظر اول ، خسته كننده و حتى نفرت انگيز جلوه مى كنند ؛ ولى بعدها دل انگيز مى شوند.
خشم و افسردگى، هر دو از «ناكامى» سرچشمه مى گيرند و زمينه هاى ذهنى و باورهاى فرد در بروز آنها نقش دارند. خشم ، نتيجه ناكامى است ؛ امّا سازندگى نيز در آن وجود دارد . از اين جهت ، در حدّ متعادل ، خوبى هايى دارد. هنگام مطالعه ، به واژه اى مى رسيد كه معناى آن را نمى دانيد، ممكن است كه ناراحت يا عصبانى شويد و به كتاب لغت مراجعه كنيد.
پزشكان ، براى معالجه بيمارى هاى صعب العلاج، دچار سردرگمى مى شوند و در صورت مداومت و تكرار ، ناراحتى (حالتى از خشم) به آنها دست مى دهد . براى يافتن راه درمان، تلاش مى كنند و در اين راه ، تا مرز فداكارى ، پيش مى روند.
دانشجويان، هنگامى كه در فهم مطالب ارائه شده در كلاس، خود را ناتوان مى بينند، ساعت ها روى آن فكر مى كنند، كتاب هاى مرجع را مورد بررسى قرار مى دهند و سختى آن را تحمّل مى كنند (ناراحتى و خشم) . كم تحمّلى ، موقعى بروز مى كند كه شما در انجام دادن تكاليفتان ، دچار مشكل مى شويد و راه حل آن را پيدا نمى كنيد. اين حالت ، از عدم شناخت حاصل مى شود و

  • نام منبع :
    آه سرد
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد علي سروش
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5322
صفحه از 180
پرینت  ارسال به