مسائلى كه در آن، عدم اطمينان و ريسك وجود دارد، به جاى پاك كردن مسئله و پناه بردن به خيالات و اوهام، با توجّه كردن به جنبه هاى مثبت مسئله، تلاش و اراده خود را دو چندان كرد و عزم خود را براى موفّقيت ، جزم نمود.
در برخورد با ترس، نخست بايد طرز فكر و برداشت خود را در مورد شكست و موفّقيت ، عوض كرد. حقيقتْ اين است كه شكست، نردبان پيشرفت است ، نه پايان راه . كسى را به دليل شكست خوردن در كارى ، از زندگى محروم نمى كنند ؛ بلكه اين طرز فكر اشتباه ماست كه با جلوه دادن شكست به عنوان پايان راه، مانع انجام دادن كار مى شود. شكست واقعى، حركت نكردن و بى حركت ماندن است. در تلاش و كوشش، هيچ شكستى راه ندارد و اگر هم ناكامى باشد، خود، تجربه و كمكى براى رسيدن به هدف است.
در رويارويى با ترس بايد با آن منطقى برخورد كرد و با بررسى علّت آن، به دنبال از ميان برداشتن آن بود. با تجزيه و تحليلِ علّت ترس، مشاهده مى شود كه بسيارى از ترس هاى بى مورد، از روى عدم آگاهى اند. در موارد ديگر نيز بايد با خود انديشيد كه در بدترين حالت ممكن، چه اتّفاقى رخ مى دهد؟ در اين صورت، ديده خواهد شد كه اصل ترس، بى مورد بوده، آن طورى كه فكر مى شده ، بزرگ نبوده است. اگر از اين راه نيز مشكل نشود ، شخص بايد فكر كند كه اگر اصلاً ترس نبود، چه كارى بايد انجام مى داد؛ يعنى برخلاف احساس واقعى اش، خود را در موقعيت ديگرى قرار دهد. اين كار، موجب مى شود كه به مرور ، ترس وى بريزد.
امام على عليه السلام مى فرمايد:
مَن رَكِبَ الأهوالَ اكتَسَبَ الأموالَ . ۱ هر كه بر ترس ها چيره شود، اموال را كسب مى كند.