سازم» ، رنج آور است و نتيجه اى جز بيزارى از كار و اهمالكارى ، در پى نخواهد داشت . برعكس، جدّى گرفتن كار و كوشش در راه صحيح انجام دادن آن، موجب تشويق و پيشرفت فرد مى شود.
ممكن است چنين كسى بگويد : من كار نمى كنم ؛ چون كار كردن را دوست ندارم و كار برايم رنج آور است ؛ امّا اگر همين شخص ، به پيامدهاى اهمالكارى خود فكر كند، آنها را دردآورتر و ناراحت كننده تر خواهد يافت . پس منطق و استدلال ، حكم مى كند كه هر كس ، رنج حال را به خاطر راحتى آينده ، تحمّل كند.
اگر كارى كه انجام مى دهيم ، از روى رغبت نباشد، با يك ناراحتى موقّت و آنى همراه است كه در صورت استمرار، آن هم عادى مى شود ، حال آن كه به تعويق انداختن كار، رنج هايى دو چندان در پى دارد. بايد ديد شما كدام يك از اين دو راه را انتخاب مى كنيد : تحمّل رنج دائم يا تحمّل رنج موقّتِ حاصل از كار.
بديهى است كه عقل و منطق مى گويد بايد وجه دوم را ترجيح داد .
۵ . آرزوهاى طولانى
از جمله موضوعاتى كه در روايات ، فراوانْ بدان تأكيد شده، گريز مؤمن از آرزوهاى دور و دراز است. آرزوهاى طولانى، موجب مى گردند كه انسان ، از وظايف الهى و اهداف معنوى خود باز ماند و براى رسيدن به آن آرزوها، وظايف اصلى خود را كنار نهد و همواره به حال ننگرد و فرصت ها را در نيابد و در انديشه فردا، موقعيت هاى ارزشمند را از دست بدهد. به جهت نقش ناشايست آرزوهاى دور و دراز در دور داشتن انسان از كمال و توجّه به سعادت برين آخرت، شيطان ، آنها را به عنوان اهرمى كارساز ، در جهت گمراه ساختن بندگان خداوند به كار مى برد . وقتى خداوند ، شيطان را از درگاه خود دور كرد، شيطان گفت: