موضوع كتاب
نجاشى رحمه الله ، به دنبال انگيزه اش ، نام مصنّفان شيعه را گرد آورده است . او خود در اين باره مى گويد :
و قد جمعت من ذلك ما استطعته و لم أبلغ غايته، لعدم أكثر الكتب. و إنّما ذكرت ذلك عذرا إلى من وقع إليه كتاب لم أذكره .
با توجّه به اين عبارت ، موضوع كتاب رجال النجاشى ، عبارت است از :
۱ . گردآورى نام مصنّفان شيعه ،
۲ . برشمردن نام تصنيفات آنان به جهت آشكار شدن سابقه تأليف شيعه ،
۳ . سند آوردن براى تصنيفات آنان به جهت اثبات استناد آنها به مصنّفانشان .
اينك با روشن شدن موضوع رجال النجاشى ، آشكار مى گردد كه خرده برخى به نجاشى كه «چرا وى شرح حال فلان راوى يا فلان واسطه را كه در اسناد و رجال حديث آمده ، نياورده است؟» ، وجهى ندارد .
براى نمونه ، ملاّ عبد اللّه افندى در رياض العلماء ، وجود نداشتن شرح حال مستقل براى پدر نجاشى (على بن احمد) را غريب شمرده است ، حال آن كه نجاشى رحمه اللهموضوع كتاب خود را گردآورى نام مصنّفان شيعه قرار داده و خودِ افندى نيز در شرح حال پدر نجاشى تصريح كرده كه به تأليفى از وى تا زمان تأليف رياض العلماء ، بر نخورده است . ۱
در موارد ديگرى نيز اين ايراد وارد شده است ، كه با توجّه به نكات گذشته ، آنها نيز برطرف مى گردند . البتّه مواردى هم وجود دارند كه نجاشى رحمه الله در آنها دچار سهو شده و نام برخى مصنّفان را نياورده است . سيّد بحر العلوم در اين باره چنين مى گويد :
سزاوار بود كه وى براى ابو حسين احمد بن حسين غضايرى، شرح حالى مى آورْد و در آن ، نام كتاب هاى وى را برمى شمرد ؛ چرا كه او از جمله مصنّفان شيعه است. خود نجاشى در كتابش، از برخى تصنيفات او و از آنچه به خطّ او
يافته، نقل كرده است.
نيز مانند اين ، در مورد برخى ديگر از مؤلّفان بزرگ ، اتّفاق افتاده است ، (بزرگانى چون : حسن بن محبوب و محمّد بن عبد الجبّار ) كه [براى آنها ]هيچ توجيهى مگر سهو نجاشى وجود ندارد . ۲