الف . مقايسه از جهت محتوا
منابع رجالى اوّليه شيعه ، به شيوه هاى گوناگونى تأليف شده اند كه معروف ترين اين شيوه ها، عبارت اند از : فهرست نويسى، رجال نويسى(طبقات نويسى)، مشيخه نويسى، شناخت راويان (معرفة الناقلين) .
پيش تر گفتيم كه كشّى رحمه اللهكتاب خود را به شيوه چهارم ، تأليف كرده است . در اين شيوه ، مؤلّف ، تمام اطّلاعات خويش از راوى را گرد مى آورده ، بدون آن كه خود درباره وى اظهارنظر بنمايد . در اين شيوه نام بردن از تأليفات ، تعيين طبقه ، ذكر اساتيد و شاگردان ، و جرح و تعديل مستقيم راوى ، معمول نبوده است .
بر اين اساس ، كتاب كشّى با كتاب هاى : الفهرست شيخ طوسى ، رجال النجاشى (كه اين دو ، در حقيقت ، فهرست نام مصنّفان شيعه اند) ، الفهرست ابن نديم و مانند اينها ، تفاوت جوهرى دارد . نيز با كتاب هاى رجالى مشهور ، همچون : رجال البرقى و رجال الطوسى (كه راويان را به ترتيب طبقات ، ذكر كرده اند) ، تفاوت اساسى دارد .
كتاب هاى مشيخه ـ كه موضوعشان ، اسانيد مؤلّف به راويان و كتاب هاى آنان است ، همچون : مشيخه صدوق و مشيخه طوسى ـ نيز تفاوت بنيادين با شيوه كشّى دارند .
در مقابل ، كتاب هايى كه با عنوان : معرفة الناقلين و يا الممدوحين و المذمومين نگاشته شده اند ، با كتاب كشّى هم مضمون اند ، اگرچه به دست متأخّرانِ از روزگار خود نرسيده اند . از جمله اين كتاب ها ، كتاب عيّاشى با نام معرفة الناقلين است كه به طور قطع ، از مصادر عمده كشّى بوده است .
ب . مقايسه از جهت اعتبار
از جمله مصادر اوّليه رجال كه مى توان آنها را از جهاتى با كتاب كشّى مقايسه نمود ، الفهرست شيخ طوسى و رجال النجاشى هستند ؛ زيرا برخى از اطّلاعات رجالى (همانند : تاريخ تولّد و وفات ، مدّت عمر ، نسب ، القاب ، و گاهى طبقه راوى) ميان اين دو كتاب و رجال الكشّى ، وجه مشترك گشته اند . اين وجه اشتراك ، اگرچه در همه
شرح حال ها نيست ، ليكن آن را در حدّ اطّلاعات موجود و تا مقدار ممكن ، بررسى مى نماييم .
تذكّر اين نكته ، لازم است كه در اين باره ، بايد اعتبار آراى كشّى به هنگام تعارض با آراى طوسى و نجاشى نيز مورد توجّه قرار بگيرد كه بحث آن در گفتار پيشين از نظر گذشت .
از مقدّم شدن رمز مربوط به رجال الكشّى ۱ بر رموز مربوط به ساير كتاب ها و نيز از مقدّم شدن عبارات كشّى بر عبارات ديگران در كتاب ابن داوود و نقد الرجال تفرشى ، نوعى تقدّم براى آراى كشّى بر آراى ديگر رجاليان ، قابل استفاده است .
از سوى ديگر ، از مقدّم شدن نقل قول ديگران بر نقل قول كشّى در برخى ديگر از كتاب ها ، همچون منهج المقال فاضل استرآبادى ، چنين استفاده مى شود كه در نزد آنان ، آراى ديگران از اعتبار بيشترى برخوردار بوده است .
ليكن بايد در نظر داشت كه اين گونه مقدّم يا مؤخّر داشتن ها ظاهرا به خاطر ميزان اعتبار آنها نبوده است ؛ زيرا احتمالاً برخى مؤلّفان به تقدّم زمانى ، و برخى ديگر به كامل بودن اطّلاعات يك كتاب ، توجّه داشته اند .
اين ، در حالى است كه پس از قرن پنجم هجرى ـ كه تأليفات مهمّ رجالى به وجود آمدند ـ و بويژه پس از علاّمه حلّى ، مقدّم بودن رجال النجاشى بر ديگر مصادر رجالى ، تقريبا مشهور بوده است ؛ زيرا :
اوّلاً ، از اطّلاعات بيشترى درباره افراد ، برخوردار است ،
ثانيا ، غلط هاى كم ترى در آن به چشم مى خورد ،
و ثالثا ، مؤلّف آن ، ضابط تر و ثابت تر از ديگران شناخته شده است .
اين تقدّم كه در مورد نجاشى و شيخ طوسى ، بيشتر ، مورد بحث قرار گرفته است ، قطعا در مورد اختيار الرجال نيز كه از تأليفات شيخ طوسى است ، صادق است .