451
بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه

ب . توثيق و تضعيف به وسيله كشّى

كشّى در مواردى اندك ، خود به توثيق و تضعيف افراد ، حُكم كرده است . اين دسته از حكم ها خود به دو دسته : مستند به شهادت شخصىِ كشّى (به جهت مصاحبتش با افراد مورد نظر ؛ افرادى همانند اساتيدش) ، و مستند به برداشت كشّى از روايت هاى افراد مورد نظر (به جهت فاصله طبقاتى زياد ميان وى و افراد مورد نظر) قابل تقسيم است .
از دسته اوّل مى توان به نمونه هاى زير ـ كه اظهار نظرهاى كشّى رحمه اللهدرباره برخى از اساتيد بدون واسطه خويش است ـ اشاره كرد :
در شرح حال سلمان فارسى در سند روايت شماره ۴۲ و در شرح حال مفضّل بن عمر در سند روايت شماره ۵۸۴ ، كشّى رحمه الله ، نصر بن صبّاح را غالى معرّفى كرده است .
و يا در شرح حال ابو الصلت بن صالح هروى در سند روايت شماره ۱۱۴۸ ، كشّى رحمه اللهبر ابو بكر احمد بن ابراهيم سنسنى ترحّم نموده است . از ديدگاه برخى ،
اين گونه ترحّم نمودن ، بر توثيق دلالت دارد .
از دسته دوم نيز مى توان به نمونه هاى زير اشاره كرد :
در شرح حال على بن حسكه قمى و قاسم بن يقطين قمى ، كشّى رحمه اللهبه آن دو ، نسبت غلو داده و در ذيل عنوان مذكور ، روايت هايى را كه بر غلوّ آن دو دلالت دارند ، نقل كرده است . ۱
و يا در شرح حال احمد بن اسحاق قمى ، كشّى رحمه اللهوى را به صالح بودن ، مدح كرده و در ذيل عنوان مذكور ، روايت هايى را كه در مدح او وارد شده ، آورده است . ۲
البتّه در مواردى ، كشّى رحمه اللهبدون آن كه به روايت و خبرى ، استناد كند ، به توثيق و تضعيف افراد ، پرداخته است . براى نمونه ، در عنوان «محمّد بن وليد خزّاز و معاوية بن حكيم و مصدّق بن صدقه و محمّد بن سالم بن عبد الحميد» ، چنين مى گويد :
همه اينان فطحى مذهب ، از بزرگان علما و فقها ، و عادل بوده اند. ۳
توضيح ، اين كه : در ميان توثيق افراد نامبرده ، تنها توثيق معاوية بن حكيم را مى توان به خبرى مستند دانست كه در عنوان عبد اللّه بن بكير ۴ ذكر شده است ؛ زيرا در اختيار الرجال ، براى افراد نامبرده ديگر ، خبر دلالت كننده بر توثيق يا مدح آنان ، وجود ندارد .
البتّه از آنچه در عنوان داوود بن كثيرِ رَقّى ذكر شده ، چنين برمى آيد كه كشّى رحمه اللهاين موارد را هم به استناد شهادت و اخبار اساتيد خويش و نيز روايات مدح و ذم ، انجام داده است ؛ زيرا خود در ذيل عنوان مذكور مى گويد :
غاليان مى گويند كه داوود بن كثير ، از بزرگان آنان است و گاه روايت هايى كه محتواى غلوآميز داشته ، از او نقل شده است ، در حالى كه من خود ، از مشايخ
اصحاب نشنيده ام كه به او از اين جهت ، طعن زده باشند . نيز به روايت هاى ديگر ، جز آنچه در اين باب ذكر كرده ام، دست نيافته ام. ۵
همچنين از عبارت مذكور و عبارتى كه كشّى رحمه اللهدر تضعيف اسد بن ابى العلاء به كار برده ، چنين استفاده مى شود كه محتواى رواياتى كه برخى راويان ، نقل كرده اند نيز گاه مستند تضعيفات وى واقع شده است . كشّى رحمه اللهدر تضعيف اسد بن ابى العلاء ، چنين مى گويد :
اسد بن ابى العلاء ، روايت هاى منكرى نقل كرده است. ۶
اين ، در حالى است كه كشّى رحمه اللهدر جايى ديگر از كتاب رجالش نگفته كه اين عبارت را از يكى از مشايخش شنيده است .
از سوى ديگر ، نبايد شهرت و شياع برخى مطالب ميان مشايخ كشّى و معاصران وى را از نظر دور داشت ؛ چرا كه ممكن است مستند كشّى ، اين گونه شهرت ها باشند .

1. اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۱۶ (ش ۹۹۴) .

2. اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۵۶ (ش ۱۰۵۱) .

3. اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۶۳ (ش ۱۰۶۲) .

4. اختيار معرفة الرجال ، ص ۳۴۵ (ش ۶۳۹) . در خبر مذكور ، مدح معاوية بن حكيم و نه توثيق وى ، استفاده مى شود .

5. اختيار معرفة الرجال ، ص ۴۰۸ (ش ۷۶۶) .

6. اختيار معرفة الرجال ، ص ۳۲۳ (ش ۵۸۵) در ضمن شرح حال مفضّل بن عمر .


بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه
450

سه . توثيق و تضعيف

صرف نظر از روايت هايى كه در اين كتاب ذكر شده اند و مدلولشان مدح يا ذمّ راويان است ، توثيق ها و تضعيف ها و مدح هاى اختيار الرجال را به دو دسته كلّى مى توان تقسيم نمود :
دسته اوّل . حُكم هايى كه كشّى رحمه اللهآنها را از : مشايخ خود ، مشايخ آنان و مشايخ بالاتر از آنان ، به عنوان خبر ، نقل كرده است .
دسته دوم . حُكم هايى كه خودِ كشّى در مورد افراد ، صادر كرده است .
هر يك از اين دو دسته را بايد جداگانه بررسى كرد و در آنها دقّت نمود .

الف . حكايت توثيق و تضعيف

اين دسته از حكم ها خود به دو دسته : خبرهاى شفاهى و خبرهاى كتبى ، قابل تقسيم است ؛ زيرا كشّى رحمه اللهاين حكم ها را يا از مشايخ خود شنيده و يا از كتاب هاى ديگر ، نقل نموده است .
از حُكم هاى رجالى اى كه كشّى رحمه الله خود شنيده است ، به طور عمده ، مى توان از نقل هاى وى از : عيّاشى ، حَمْدَويه بن نَصير و نصر بن صبّاح نام برد . وى ، گاه سند خبرش را به اساتيدِ نامبرده و يا ديگر اساتيد خود رسانده ، و گاه به طور مرسل از آنان نقل نموده است .
نمونه اى از حكمى كه كشّى رحمه اللهاز عيّاشى نقل كرده ، تضعيف محمّد بن عبد اللّه بن مهران است ، به اين شرح است :
قال محمّد بن مسعود : محمّد بن عبد اللّه بن مهران ، متّهم و هو غالٍ. ۱
نقل عيّاشى از استادش به طور مسنَد ، نمونه اى از توثيق هاى مستند به شيخ استاد كشّى است ، آن جا كه مى گويد :
قال محمّد بن مسعود : سألت علىّ بن حسن ، عن مَرْوَك بن عُبَيد بن سالم بن أبى
حفصة . فقال : ثقة ، شيخ، صدوق. ۲
همو به طور مرسل چنين نقل مى كند :
ذكر الفضل بن شاذان : إنّه ـ يعنى إبراهيم بن عبد الحميد ـ صالح. ۳
نمونه حكم هايى كه كشّى رحمه اللهاز كتاب هاى ديگر نقل كرده ، عبارت است از :
ذكر الفضل فى بعض كتبه : الكذّابون المشهورون ، أبو الخطّاب و يونس بن ظبيان و يزيد الصايغ و محمّد بن سنان و أبو سُمَينة أشهرهم ؛
فضل بن شاذان در برخى از كتاب هايش گفته است كه : دروغگويان مشهور ، عبارت اند از : ابو الخطّاب ، يونس بن ظبيان ، يزيد صايغ ، محمّد بن سنان و ابو سمينه (كه از همه مشهورتر است). ۴

1. اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۷۱ (ش ۱۰۸۱) .

2. اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۶۳ (ش ۱۰۶۳) .

3. اختيار معرفة الرجال ، ص ۴۴۶ (ش ۸۳۹) .

4. اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۶۴ (ش ۱۰۳۳) .

  • نام منبع :
    بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدکاظم رحمان‌ستایش و محمدرضا جدیدی نژاد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5575
صفحه از 569
پرینت  ارسال به