419
بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه

منشأ غلط هاى موجود در «رجال الكشّى»

درباره منشأ غلط هاى رجال الكشّى (چه در اصل كتاب و چه در اختيار الرجال) سه نظريّه وجود دارد :
نظريّه اوّل . غلط هاى موجود در اختيار الرجال ، در اصل كتاب كشّى نبوده است ؛ بلكه به وسيله كسانى اتّفاق افتاده كه اصل كتاب را مختصر و تلخيص كرده اند .
براى نمونه ، در مورد شيخ طوسى ، اين غلط ها به خاطر عجله او در پيشبرد دين و عدم فراغت وى بوده است . از اين رو ، مذمّتى متوجّه او نيست . ۱
اين نظريّه كه پرداخته قُهپايى است ، از دو جهت ، قابل تأمّل است :
الف . چنان كه گذشت ، نجاشى در شرح حال كشّى ، كتاب وى را اين گونه توصيف كرده است :
له كتاب الرجال كثير العلم و فيه أغلاط كثيرة.
بديهى است كه نجاشى ، اين قضاوتش را بر اساس ديدن اصل كتاب كشّى ارائه نموده است و نه بر اساس كتاب اختيار الرجال شيخ طوسى . ۲ با توجّه به اين نكته ، چگونه مى توان پنداشت كه اصل كتاب كشّى رحمه الله ، خالى از غلط بوده است؟!
ب . خودِ قُهپايى ، قرينه ها و شاهدهايى اقامه نموده كه آنچه از كتاب كشّى به متأخّران رسيده ، از اختيار الرجال مرحوم شيخ بوده و اصل كتاب كشّى ، به آنان نرسيده است . با توجّه به اين نكته ، چگونه وى ميان اصل كتاب و اختيار الرجال ، مقايسه نموده و در نتيجه به اين مطلب پى برده كه اصل رجال الكشّى ، خالى از غلط بوده است؟!
البتّه اين امكان وجود دارد كه قُهپايى ، مقام كشّى را به قدرى والا مى دانسته كه انتساب غلط ها را به وى ، غيرمنطقى مى شمرده است ؛ ليكن مقام شيخ طوسى ، بويژه در دانش رجال ، كمتر از مقام كشّى نيست .
همچنين با در نظر گرفتن انواع غلط هايى كه برشمرديم ، احتمالاً برخى از آنها در اصل رجال الكشّى ، موجود بوده اند و تنها برخى از آنها كه بسيار فاحش اند ، از نوع تحريفات و تصحيفات و افتادگى (سقط)هايى باشند كه غالبا كاتبان و نسخه برداران ، آنها را مرتكب مى شوند .
با توجّه به اين نكات ، تنها مستند قُهپايى ، «حدس» مى تواند باشد كه دليلى بر حجّيت آن وجود ندارد .
نظريّه دوم . غلط هاى رجال الكشّى موجود ، مربوط به مؤلّف اصل كتاب و متن اصلى است و نه مربوط به كاتبان و نسخه برداران و از ناحيه نسخه هاى كتاب .
ظاهر كلام نجاشى ، خود بيانگر وجود غلط هايى در اصل كتاب است ؛ زيرا «غلط» ، در مواردى به كار برده مى شود كه اشتباه از سوى خودِ مصنّف باشد ، نه از سوى كاتبان و نسخه برداران . به طور مثال ، صاحب القاموس المحيط ، در موارد بسيارى ، «غلط الجوهرى» گفته و مرادش مسلّما اشتباه خودِ صاحب صحاح اللغة ، بوده است .
ليكن ظاهرا نجاشى تصحيفات كاتبان و نسخه برداران را ديده و چنين گمان كرده كه آنها اشتباهاتى از سوى خود مصنّف اند؛ چرا كه در كتاب كشّى ، اشتباهاتى وجود دارد كه هيچ فرد بى اطّلاعى هم ، صحّت آنها را توهّم نمى كند ، چه رسد به فاضلى چون كشّى رحمه الله .
البتّه مرحوم شيخ ، تنها در شرح حال لوط بن يحيى ، چنين بيان داشته كه كشّى رحمه اللهوى را به غلط ، از اصحاب امير مؤمنان عليه السلام شمرده است . ۳
نظريّه فوق ، پرداخته شوشترى ، صاحب قاموس الرجال است .
آنچه به نظر مى رسد ، اين كه : نظريّه شوشترى ـ كه ظاهرا مراد نجاشى را از «وجود غلط هاى بسيار در كتاب رجال» ، انتساب آنها به خودِ كشّى مى داند ـ قابل پذيرش است و اگر نجاشى در عبارت خود ، فاعل غلط هاى مذكور را نام نبرده ، از آن جهت
بوده كه در مقام بيان موارد غلط ، نبوده است .
امّا گفته وى كه : نجاشى با ديدن تصحيفات و تحريفات كاتبان و نسخه برداران ، آنها را اشتباهات كشّى پنداشته ، بسيار تأمّل برانگيز است ؛ زيرا با توجّه به اين كه وى خود معتقد است كه آنچه از كتاب كشّى به متأخّران رسيده ، از اختيار الرجال شيخ طوسى بوده ، چگونه ممكن است به اين نتيجه رسيده باشد كه نجاشى همين تصحيفاتى را ديده كه اكنون در تلخيص رجال الكشّى وجود دارد؟!
به بيان ديگر ، شيوه شيخ طوسى در تأليف اختيار الرجال ، از دو فرض بيرون نيست :
نخست ، آن كه : وى برخى از غلط هاى اصل رجال الكشّى را حذف ، و برخى ديگر را احتمالاً تصحيح كرده است . بر اساس اين فرض ، هيچ ايرادى ندارد كه بگوييم نجاشى غلط هايى را در اصل رجال الكشّى ديده كه از نوع تصحيفات موجود در اختيار الرجال شيخ طوسى نبوده است و بر همين اساس گفته : «فيه أغلاط كثيرة» .
دوم ، آن كه : شيخ طوسى به هنگام تأليف كتابش ، به هيچ وجه حذف غلط ها و تصحيح آنها را انجام نداده و فقط به انتخاب و اختصار كتاب پرداخته است . ادّعاى [محقّق] شوشترى نيز همين است كه خواهد آمد . بر اساس اين فرض نيز چگونه مى توان تصوّر نمود كه نجاشى تصحيفات و تحريفاتى را كه «از سوى كاتبان و نسخه برداران بودنشان» ، براى هر محقّق باذوقى آشكار است ، نشناخته ، آنها را به خود كشّى نسبت داده باشد؟! اين ، در حالى است كه نجاشى به عصر كشّى ، بسيار نزديك بوده و نسخه ها نيز با واسطه بسيار نبوده اند .
نظريّه سوم . مراد از «أغلاط» ، غير از تصحيفات و تحريفاتى است كه اكنون در اختيار الرجال ، وجود دارد ؛ يعنى آنچه در اصل كتاب كشّى رحمه اللهبوده ، از آن نوع اشتباهاتى است كه يك مصنّف فاضل هم به آنها دچار مى شود ، نظير :
آنچه درباره لوط بن يحيى گذشت كه كشّى رحمه اللهاو را در شمار اصحاب امام على عليه السلام آورده و شيخ طوسى ، آن را «غلط» ، و پدر وى را از اصحاب امام على عليه السلام دانسته است . البتّه در اين مورد ، خود مرحوم شيخ نيز اشتباه كرده است ؛ زيرا آن كسى كه از اصحاب
امام على عليه السلام بوده ، جدّ لوط (مَخْنَف بن سُلَيم) است ، نه پدر وى ، ضمن اين كه خودِ لوط ، از اصحاب امام صادق عليه السلام بوده است .
يا آنچه نجاشى در شرح حال ابراهيم بن هاشم ، از كشّى رحمه اللهنقل كرده كه وى شاگرد يونس بن عبد الرحمان بوده است . البتّه خودِ نجاشى در صحّت اين مطلب ، ترديد كرده ، مى گويد :
هذا قول الكشّىّ، و فيه نظر. ۴
يا آنچه نجاشى در شرح حال معاوية بن حكيم گفته است . وى او را ثقه ، جليل و از اصحاب امام رضا عليه السلام معرّفى نموده است ، ۵ در حالى كه در اختيار الرجال ، او بى واسطه و به نقل از خود كشّى ، صريحا به فرقه فطحيّه منتسب شده و در زمره افراد مورد اعتماد آنان ، محسوب گرديده است . ۶
توضيح ، آن كه : كشّى رحمه الله با وجود اين كه شيوه اش بيان مذهب افراد بوده ، ولى در مورد معاوية بن حكيم ، فساد مذهب وى را بيان ننموده است . نيز قطعى است كه نجاشى رحمه اللهبر كلام كشّى نظارت داشته است . بنا بر اين ، مى توان گفت كه نجاشى ، فطحى بودن معاوية بن حكيم را مردود دانسته و بيان آن را در رجال الكشّى ، ۷ از غلط هاى كشّى به حساب آورده است ، اگرچه صريحا به نقل قول كشّى و ردّ آن نپرداخته است .
و يا آنچه نجاشى در شرح حال محمّد بن وليد خزّاز گفته است . در اين مورد نيز همانند مورد پيشين ، نجاشى ، صاحب شرح حال را فاسدمذهب ندانسته است ، ۸ در حالى كه كشّى رحمه اللهوى را از فطحى مذهبان معرّفى كرده است . ۹
نظريّه سوم ، به آن معنا نيست كه تصحيفات و تحريفاتى كه معمولاً به وسيله كاتبان و نسخه برداران اتّفاق مى افتد ، به هيچ وجه در اصل رجال الكشّى ، وجود نداشته است ؛ بلكه مقصود ، اين است كه مبناى قضاوت نجاشى در مورد كتاب كشّى رحمه الله ، اشتباهات نسخه اى نبوده است .
درباره شيوه شيخ طوسى در تأليف اختيار الرجال نيز بايد بگوييم كه وى قطعا برخى از غلط هاى مذكور را حذف ، و احتمالاً برخى ديگر را اصلاح كرده است .
شاهد بر اين مطلب ، حذف شرح حال لوط بن يحيى و ابراهيم بن هاشم ۱۰ و عدم ذكر آن در اختيار الرجال است ، ضمن آن كه برخى از علماى فن ، علّت تلخيص اصل رجال الكشّى را به وسيله مرحوم شيخ ، وجود غلط هايى دانسته اند كه نجاشى به آنها اشاره كرده است . و روشن است كه اگر غلط هاى مذكور ، از نوع اشتباهات نسخه اى بودند ، هرگز تلخيص و اختصار ، چاره آن نبود ۱۱ و به اختيار نمودن بخش هايى از كتاب ، اقدام نمى شد .
و امّا تصحيفات موجود در اختيار الرجال ، به گمان قوى ، پس از شيخ طوسى و به وسيله نسخه برداران و كاتبان به وجود آمده اند . شاهد بر اين مدّعا ، تفاوت چشمگير نسخه هاى اختيار الرجال در اشتباهات ، و نيز وجود اشتباهاتى فاحش است كه انتساب آنها به مرحوم شيخ ، بعيد به نظر مى رسد .

1. مجمع الرجال ، ج ۶ ، ص ۱۱ .

2. به گمان قوى ، نجاشى اصلاً اختيار معرفة الرجال را نديده است ؛ زيرا مرحوم شيخ ، املاى اختيار معرفة الرجال را بر شاگردانش ، در سال ۴۵۶ق و پس از وفات نجاشى (۴۵۰ق) آغاز نموده است و از سوى ديگر ، نجاشى در شرح حال شيخ طوسى ، از اين كتاب ، نام نبرده است .

3. قاموس الرجال ، ج ۸ ، ص ۳۲۰ و ۳۲۱ .

4. رجال النجاشى ، ص ۱۶ (ش ۱۸) .

5. رجال النجاشى ، ص ۴۱۲ (ش ۱۰۹۹) .

6. اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۶۳ (ش ۱۰۶۲) .

7. رجال النجاشى ، ص ۳۴۵ (ش ۹۳۱) .

8. اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۶۳ (ش ۱۰۶۲) .

9. از اين رو ، بين رأى نجاشى و رأى كشّى ، تعارض به وجود آمده كه بحث آن خواهد آمد (ر. ك: ص ۴۸۵) .

10. اين ، در حالى است كه خود مرحوم شيخ در كتاب رجالش اشتباه كرده و ابراهيم بن هاشم را از اصحاب امام رضا عليه السلام از شاگردان يونس بن عبد الرحمان معرّفى نموده است (ر.ك: رجال الطوسى ، ص ۳۵۳ ، ش ۵۲۲۴) .

11. سيّد حسن مصطفوى ، در مقدّمه تحقيق اختيار معرفة الرجال (ص ۱۸) به اين نكته اشاره كرده است .


بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه
418

۹ . جابه جايى كلمات

صاحب قاموس الرجال در كتابش چنين گفته كه در سند خبر موجود در ذيل شرح حال «عروة القتّات» ، نسبت «الكُناسىّ» ـ كه در واقع ، مربوط به عروه است ـ ، براى احمد بن فضل و در مقابل نام وى آمده است ، حال آن كه نسبت احمد بن فضل ، «الخزاعىّ» است .
قرينه بر اين جابه جايى ، صدر خبرى است كه در شرح حال «عروة القتّات» ذكر شده است ، آن جا كه آمده است :
[ امام صادق عليه السلام فرمود :] «به من خبر رسيده كه شما قاضى اى را در كناسه (محلّه اى در كوفه) نصب كرده ايد» . گفتم : بله ، فدايت شوم! او مردى به نام «عروة القتّات» است. ۱

۱۰ . خلط و تحريف طبقات رجال

در اختيار الرجال ، عنوان و شرح حال محمّد بن احمد بن حمّاد مروزى با فاصله اى زياد ، پيش از عنوان و شرح حال پدرش (احمد بن حمّاد مروزى) ۲ قرار گرفته است .
همچنين شرح حال عبد اللّه بن جعفر حميرى كه از اصحاب امام عسكرى عليه السلام بوده ، در ميان اصحاب امام رضا عليه السلام قرار دارد . ۳

1. اختيار معرفة الرجال ، ص ۳۷۱ (ش ۶۹۲) ؛ قاموس الرجال ، ج ۱ ، ص ۵۵۴ .

2. اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۱۱ (ش ۹۸۶) .

3. اختيار معرفة الرجال ، ص ۶۰۵ (ش ۱۱۲۴) .

  • نام منبع :
    بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدکاظم رحمان‌ستایش و محمدرضا جدیدی نژاد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5569
صفحه از 569
پرینت  ارسال به