گفتار سوم : تعويض اَسناد شيخ طوسى
از جمله مباحث مهم و پُر فايده اى كه بر بررسى اسناد و طرق شيخ طوسى در الفهرست ، مترتّب مى شود ، تعويض اسناد شيخ طوسى رحمه الله در تأليفاتش با اسناد موجود در الفهرست است . اينك بيان تفصيلى موضوع را آورده ، مبناى به وجود آمدن اين نظريّه را بازگو مى نماييم .
شيخ طوسى رحمه اللهدر سه كتاب : الفهرست ، مشيخة التهذيب و مشيخة الاستبصار خويش ، طرق و اسناد خود را به منابع حديثى ، بيان كرده است . همچنين وى در مقدّمه دو مشيخه اش ، به الفهرست ارجاع داده است . عبارت انتهاى مشيخة التهذيب چنين است :
و قد أوردتُ جملة من الطرق إلى هذه المصنّفات و الأُصول ، و لتفصيل ذلك شرح يطول ، و هو مذكور فى الفهارس المصنَّفة فى هذا الباب للشيوخ رحمهم الله و من أراده ، أخذه من هناك ، إن شاء اللّه . و قد ذكرناه نحن مستوفى فى كتاب فهرست الشيعة ؛
در اين جا ، [فقط] بخشى از طرق و اسناد به اين مصنّفات و اصول را آورده ام كه تفصيل آنها شرحى طولانى مى طلبد و آن ، در كتاب هاى فهرستِ فراهم آمده در اين موضوع براى معرّفى اساتيد ـ كه خدايشان بيامرزد ـ ذكر شده است . هر كس خواهان شرح و تفصيل است ـ إن شاء اللّه ـ از آن جا استفاده كند.
ما نيز شرح و تفصيل اين اسناد را به طور كامل در كتاب فهرست الشيعة آورده ايم. ۱
همچنين وى در پايان الاستبصار ، پس از اتمام ذكر طرق و اسناد ، چنين مى گويد :
و قد أوردتُ جملاً من الطرق إلى هذه المصنّفات و الأُصول ، و لتفصيل ذلك شرح يطول ، و هو مذكور فى فهارس الشيوخ . فمن أراد ، وقف عليه من هناك ؛
در اين جا ، [فقط] بخشى از طرق و اسناد به اين مصنّفات و اصول را آورده ام كه تفصيل آنها شرحى طولانى مى طلبد و آن ، در فهرست هاى اساتيد ، ذكر شده است . هر كس بخواهد ، مى تواند از آن جا به تفصيل اسناد ، دست بيابد. ۲
بر اساس عبارت نخست ، نسبت بين طرق مشيخة التهذيب و طرق الفهرست ، عموم و خصوص من وجه است ؛ امّا در عبارت دوم ، شرح و تفصيل اسناد ، به همه كتاب هاى فهرست ، ارجاع داده شده و الفهرست ، خود به تنهايى مورد نظر نيست .
در اين باره بايد گفت كه ميانِ اعلام و بزرگانِ حديث پژوه ، بحثى واقع شده كه آيا مى توان اسناد مختلف شيخ طوسى به يك نفر را كه در اين كتاب ها آمده ، با يكديگر تعويض كرد؟
بديهى است كه هدف از تعويض اين اسناد ، جايگزين كردن اسناد معتبر به جاى اسناد ضعيف است .
شايان ذكر است كه بحث بالا ، بر اين مبنا استوار است كه نقد و بررسى اسناد به منابع در كتاب هاى حديثى مرحوم شيخ ، ضرورى است و به عبارت ديگر ، نقد اسناد مشيخة التهذيب و الاستبصار ، در اعتبار روايات ، لازم است .
البتّه چنانچه مبنا ، عدم لزوم نقد اسناد مشيخه (به جهت تيمّنى بودن آنها و نيز شهرت كتاب ها و مصادر شيخ طوسى و امثال وى) باشد ، اين بحث ، ديگر جاى طرح ندارد ؛ چرا كه در اين صورت ، ضعف و قوّت اين اسناد ، در ارزيابى روايات ، نقشى ندارند .