گفتار اوّل : روش شرح حال نگارى (ترجمه) در «الفهرست»
چنان كه گذشت ، كتاب الفهرست به زندگى نامه افراد نپرداخته و تنها اطّلاعات خاصّى را درباره مؤلّفان ، در اختيار ما گذارده است . اينك با تفصيل به اين اطّلاعات مى پردازيم :
مبحث اوّل . روش شيخ طوسى در انتخاب عناوين
شيخ طوسى رحمه اللهدر بيان انگيزه خود از تأليف الفهرست ، به تأليف فهرست هاى كتب اصحاب به وسيله پيشينيان خود توجّه نموده و در مقدّمه ، چندين بار «برشمردن مصنّفان شيعه و صاحبان اصول از اصحاب ما» را موضوع كتاب خويش معرّفى كرده است . ۱
مراد شيخ طوسى رحمه اللهاز تعبير «أصحابنا» ، قطعا شيعه امامى نبوده است ؛ زيرا با توجّه به كلام وى در مقدّمه كه بسيارى از «أصحابنا» را معتقد به مذاهب فاسد معرّفى نموده ، روشن مى گردد كه وى مطلق شيعه (كسانى كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله ، ولايت امير مؤمنان على عليه السلام را پذيرفته اند) را مورد نظر داشته است .
معرّفى فطحيان ، واقفيان و پيروان ديگر مذاهب فاسد در زمره شيعيان ، از جمله شواهد اين مطلب است . مرحوم شيخ همچنين در مواردى نادر ، از اهل سنّتى كه به نفع شيعه تأليف داشته اند ، نام برده است .
بنا بر اين ، موضوع الفهرست را بايد معرّفى افراد شيعه يا غير شيعه اى دانست كه به نفع مذهب تشيّع ، كتابى تأليف كرده اند .
چنان كه پيش تر نيز گفتيم ، به كتابى «اصل» اطلاق مى شود كه اصحاب ائمّه عليهم السلام ، آن را از ايشان به طور مستقيم و يا به نقل از راويان بى واسطه ايشان نگاشته اند و آن ، بدين جهت ، «اصل» ناميده شده كه براى نخستين بار ، نگاشته شده است .
همچنين «تصنيف» ، به كتابى اطلاق مى شود كه در آن ، مطالبى از نويسندگان و آرا و نظرات آمده است .
اگرچه موضوع الفهرست ، برشمردن مصنّفان شيعه و صاحبان اصول از «اصحاب ما» بوده ، ليكن در برخى موارد ، نام افرادى به چشم مى خورد كه تنها ، راوى حديث بوده اند و هيچ گونه تأليفى به آنان نسبت داده نشده است . ۲ همچنين در اين كتاب ، هيچ زنى به خاطر صاحب تصنيف يا اصل و يا روايت بودن ، معرّفى نشده است .
البتّه مرحوم شيخ در مقدّمه كتابش ، خود به نقصان اين كتاب ، اعتراف كرده ، مى گويد :
من متعهّد نيستم كه همه كتاب ها را استيفا كنم و نام ببرم ؛ زيرا تصنيفات اصحاب و اصول آنان ، به جهت پراكندگى در شهرها و سرزمين هاى دور ، قابل گردآورى نيستند ، هرچند كه تمام كوشش خود را براى دستيابى به آنها به كار مى گيرم و آن را تا حدّ توان و وُسعم پيگيرى مى نمايم. ۳