ديدگاه دوم
[محقّق] ابو الهدى كلباسى بر خلاف نظر مير داماد مى گويد :
مراد از «اصحاب» ، اصحاب لقاء است ، چه راوى باشند و چه راوى نباشند ؛ زيرا كلام شيخ طوسى رحمه اللهدر ابتداى كتاب رجالش ، چنين ظهورى دارد . علاوه بر اين ، مراد از «اصحاب» در نزد علما نيز همين است كه ما گفتيم.
سپس وى كلام مير داماد را نقل كرده ، مى گويد :
تفسير لفظ «اصحاب» بر معنايى كه مير داماد گفته است ، موجب دورى از معناى حقيقى «اصحاب» مى شود . علاوه بر آن ، اين معنا با مبناى شيخ طوسى رحمه الله در كتاب رجالش ناسازگار است .
امّا اين كه مير داماد شاهد آورده كه شيخ طوسى رحمه الله، محمّد بن ابى عمير را در زمره اصحاب امام جواد عليه السلام ذكر نكرده است ، امر عجيبى است ؛ زيرا مقتضاى اين كار شيخ ، بر خلاف گفته اش در الفهرست است ؛ زيرا شيخ طوسى رحمه الله در آن كتاب مى گويد :
«ابن ابى عمير، سه تن از ائمّه عليهم السلام را درك كرده است . وى ابو ابراهيم موسى بن جعفر عليهماالسلامرا ملاقات كرده ؛ ولى از او روايت نكرده است . او از ابو الحسن الرضا و امام جواد عليهماالسلا ۱ روايت كرده است» ۲ . ۳
علاوه بر اين ، آنچه مير داماد درباره معناى «اصحاب» و مبناى شيخ طوسى رحمه اللهدر رجالش ، ذكر كرده است ، با برشمرده شدن صفوان بن يحيى در شمار اصحاب ابو الحسن الرضا و ابو جعفر جواد عليهماالسلام و نيامدن نام وى در اصحاب امام صادق عليه السلام منافات دارد ؛ زيرا مرحوم شيخ در الفهرست مى گويد :
صفوان بن يحيى، از چهل نفر از اصحاب امام صادق عليه السلام ، حديث نقل كرده است. ۴
بنا بر اين ، طبق مبنايى كه مير داماد براى شيخ طوسى رحمه الله در رجالش ، ذكر كرده است ، بايد نام وى در شمار اصحاب امام صادق عليه السلام هم ذكر مى شد ؛ زيرا وى از اصحاب روايت باواسطه امام صادق عليه السلام محسوب مى شود .
محدّث نورى هم در خاتمة مستدرك الوسائل ، نظريّه مير داماد را نقل كرده و آن را تكلّفى بى مورد و كلامى بدون شاهد معرّفى كرده است؛ ۵ ولى خود در بيان مراد از «اصحاب» ، نظريّه اى ارائه نكرده است .
به هر حال ، هر دو محقّق ، با تفاوت هايى كه در نظريّاتشان ديده مى شود ، از ظهور
لفظ «اصحاب» در راويان بى واسطه ائمّه عليهم السلام ، دست برداشته اند . بحث گسترده اين موضوع و آراى ديگر عالمان در اين باره را در گفتار بعدى پى مى گيريم .
1. م در برخى از نسخه هاى الفهرست ، نام امام جواد عليه السلام نيامده است ، هرچند كه نسخه صحيح ، همانند عبارتى است كه در متن آورده ايم .
2. الفهرست ، ص ۴۰۴ (ش ۶۱۸) .
3. سماء المقال، ج ۱، ص ۱۴۰ .
4. الفهرست ، ص ۲۴۲ (ش ۳۵۶) .
5. خاتمة مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۱۷۹ .