179
بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه

فصل اوّل : شناخت شيخ طوسى

مؤلّفِ دو كتاب از منابع چهارگانه اصلى رجال شيعه ، يعنى كتاب الرجال و الفهرست ، شيخ محمّد بن حسن طوسى است . او به گونه اى ، در تأليف يك كتاب ديگر از اين چهار منبع ، يعنى رجال الكشّى نيز نقش اساسى دارد .
شيخ طوسى رحمه الله در ماه رمضان سال ۳۸۵ ق در طوس به دنيا آمد ۱ و در همان جا بزرگ شد . طوس در آن زمان ، يكى از مراكز علمى مهمّ خراسان بود . وى تا سال ۴۰۸ق يعنى تا ۲۳ سالگى ، در همان طوس زيست و احتمالاً علوم ادبى ، فقه ، اصول ، حديث و كلام را تا آن تاريخ در همان طوس خوانده است .
وى در سال ۴۰۸ق به بغداد مهاجرت كرد . ۲ ورود شيخ طوسى به اين شهر ، در زمانى بود كه مردان علم و فكر و ادب با ديدگاه هاى مختلف در آن جا حضور داشتند و علوم عقلى و نقلى را در مراكز علمى بغداد تدريس مى كردند .
در آن زمان ، شيخ مفيد (۳۳۸ ـ ۴۱۳ق) رهبرىِ فكرى شيعه امامى مذهب را بر عهده داشت و مجلس درس او محلّ حضور نخبگان فرهنگى و صاحب نظران برجسته آن عصر بود . حتّى عالمان ساير گروه هاى مذهبى هم در جلسه درس او حضور داشتند . سيّد مرتضى علم الهدى (م۴۳۶ق) نيز ـ كه در فنّ مناظره ، شاگرد شيخ
مفيد بود ـ مجلسى داشت كه در آن ، ميان دانشمندان تمام مذاهب ، مناظره صورت مى گرفت . ۳
بنا بر اين ، وجود فضاى فرهنگىِ اصيل و در عين حال ، نوآورى هاى بسيار در بغداد ، موجب جلب توجّه شيخ طوسى به بغداد و مهاجرت وى به آن شهر شد ، همچنان كه سنّت سفر براى علم آموزى را هم نبايد از نظر دور بداريم . در آن عصر ، فقها براى تكميل معلوماتشان به ديگر مناطق اسلامى براى تحصيل و تدريس سفر مى كردند ، بخصوص بغداد كه مركز خلافت و مركز تمدّن اسلامىِ بزرگ آن روز بود . ۴ از اين رو ، بغداد ، بزرگان نام آور و برجسته اى را از مذاهب مختلف در خود جاى داده بود .
اين شرايط باعث شد كه عالمان بسيارى و از جمله شيخ طوسى ، به بغداد مهاجرت نمودند . البتّه استقرار حكومت آل بويه در بغدادِ آن عصر نيز در اقبال شيخ طوسى به آن شهر ، بى تأثير نبوده است .
شيخ طوسى رحمه الله با ورود به بغداد ، در مجلس درس شيخ مفيد ـ كه در آن زمان ، شيخ متكلّمان و فقيهان شيعه و رئيس آنها شناخته مى شد ـ شركت كرد . او به مدّت پنج سال از درس شيخ مفيد در اصول و كلام استفاده كرد ۵ و در همين دوره ، تأليف كتاب تهذيب الأحكام را كه شرح كتاب المقنعة ى شيخ مفيد است ، آغاز كرد . در اين شرح ، تأثير جوّ كلامى بغداد بر شيخ طوسى ، مشهود است .
همچنين شيخ طوسى در طول اين مدّت ، از درس حسين بن عبيد اللّه غضايرى (م ۴۱۱ق) ۶ و محمّد بن احمد بن ابى الفوارس (م بعد ۴۱۱ق) ۷ و ديگر اساتيد شيعه و اهل سنّت استفاده كرده است ، همچنان كه آنان هم از او استفاده بردند و از همين
روست كه شاگردان بسيارى از مذاهب مختلف ، از درس شيخ طوسى استفاده نموده اند . در بغداد ، سيصد نفر از مذاهب مختلف ، در شمار شاگردان شيخ طوسى ذكر گرديده اند . ۸
پس از وفات شيخ مفيد در سال ۴۱۳ق ، رهبرىِ شيعيان امامى مذهب به سيّد مرتضى علم الهدى (۴۱۳ ـ ۴۳۶ق ) رسيد . او برجسته ترين شاگرد شيخ مفيد بود .
سيّد مرتضى دو امتياز ويژه داشت كه او را از ديگران متمايز مى ساخت :
يكى ، دارا بودن جايگاه اجتماعى در بين مردم و دولت . وى نقابت (سرپرستى) سادات را به عهده داشت ، ۹ همچنان كه رهبرى حج ، سرپرستى ديوان مظالم ۱۰ و منصب قاضى القضات ۱۱ را بر عهده داشت .
و ديگرى ، دارا بودن توان علمى بالا . توان علمى وى به گونه اى بوده كه معاصرانش تصريح كرده اند كه : هيچ كس در ادب و فضل و علم به پاى او نمى رسيد . ۱۲
از جمله كارهاى سيّد مرتضى اين بود كه براى شاگردانش به نسبت تحصيلاتشان ، حقوق ماهانه تعيين كرده بود . ۱۳
شيخ طوسى در عصر شاگردى اش نزد سيّد مرتضى ، كتاب تلخيص الشافى را ـ كه انتخاب و ساده سازى كتاب سيّد مرتضى به نام الشافى ۱۴ بود تأليف نمود . شيخ طوسى اين كتاب را در سال ۴۳۲ق به اتمام رساند .
شيخ طوسى رحمه الله كتاب الرجال و كتاب الفهرست را نيز در عصر سيّد مرتضى تأليف نموده است ؛ چرا كه در كتاب الرجال در شرح حال سيّد مرتضى با تعبيرات : «أدام اللّه
تعالى أيّامه» ۱۵ و «مدّ اللّه فى عمره» ۱۶ از وى ياد كرده است .
شيخ طوسى رحمه الله در اين دوره ، از دروس اساتيد ديگرى هم استفاده كرد . هلال بن محمّد بن جعفر حفّار (م ۴۱۴ق) ، ۱۷ محمّد بن محمّد بن محمّد بن مخلّد (م۴۱۹ق) ، ۱۸ احمد بن عبدون معروف به ابن حاشر (م ۴۲۳ق) ۱۹ و محمّد بن احمد بن شاذان(م۴۲۵ق) ۲۰ نيز از اساتيد وى بوده اند .
امّا آزادى فكرى در اين برهه تاريخى در شهر بغداد ، چنان بود كه شيخ طوسى با آراى استادش سيّد مرتضى در مسائلى اختلاف پيدا كرد . بحث حجّيّت خبر واحد و اجماع را مى توان از نمودهاى اين اختلاف رأى دانست .
پس از وفات سيّد مرتضى در سال ۳۳۶ق ، رهبرىِ شيعيان به شيخ طوسى رسيد . او تا سال ۴۴۸ق در بغداد اين وظيفه را بر عهده داشت و در طول اين دوازده سال ، فعاليّت هاى علمى فراوانى را در بغداد انجام داد . خليفه عبّاسى القائم بأمر اللّه (۴۲۲ ـ ۴۶۷ق) كرسى تدريس كلام را به وى اعطا كرد . اين كرسى تدريس ، تنها به عدّه كمى از بزرگان علما و رئيس علماى هر عصر داده مى شد .
به ظاهر ، اين تقدير خليفه از شيخ طوسى ، حسادت عدّه اى را برانگيخت و در نزد خليفه به سعايت وى پرداختند و او را چنين متّهم كردند كه او در كتاب مصباح المتهجّددر دعاى روز عاشورا ، به صحابه به گونه اى نامناسب حمله نموده است .
اين نكته باعث شد كه خليفه شيخ طوسى را به همراه كتاب مصباحش فرا بخواند . شيخ طوسى رحمه الله در حضور خليفه اين اتّهام را نفى كرد ؛ ليكن خليفه اين عبارت از دعا را به وى نشان داد كه : «اللّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ ثُمَّ
الثّالِثَ ثُمَّ الرّابِعَ وَ الْعَنْ يَزيدَ خامِسَا».
شيخ طوسى رحمه الله در پاسخ اين نكته ، تصريح كرد كه مراد از اين عبارت ، آنچه سخن چينان فهميده اند ، نيست ؛ بلكه مراد از اوّل ظالم ، قابيل (قاتل هابيل ، كه اوّلين قاتل بود و اين سنّت را بنا نهاد) و مراد از دومى ، قاتل ناقه حضرت صالح (كه نام وى قيدار بن سالف بوده) و مراد از سومى ، قاتل يحيى بن زكريّا ، و مراد از چهارمى ، عبد الرحمان بن ملجم (قاتل على عليه السلام ) است . ۲۱
اين پاسخ ، موجب اعتماد خليفه به صداقت شيخ طوسى شد . پس ، او را اِكرام و احترام كرد و از سخن چينان انتقام گرفت . ۲۲
به واقع ، تهمت ها و دشنام ها در اين عصر بازار گرمى داشت ، چنان كه بسيارى از نويسندگان آن عصر با شيخ مفيد چنين برخورد كردند . ۲۳ اين زمينه ها باعث شد كه بغداد به عنوان محلّ بروز اين فتنه ها درآيد . با ورود سلجوقيان به بغداد در سال ۴۴۷ ق ، راه براى پرورش فتنه باز شد و در سال ۴۴۸ق فتنه ها به اوج خود رسيد ، تا جايى كه شيخ طوسى نيز از اين غائله در امان نماند : خانه او را خراب كردند و سوزاندند، ۲۴ كتاب ها ، آثار و دفترهايش را در چند نوبت آتش زدند ۲۵ و كرسى تدريس او را كه خليفه به وى اعطا كرده بود ، سوزاندند . ۲۶
شيخ طوسى در سال ۴۴۸ق ، پس از فتنه بغداد ، به نجف اشرف مهاجرت كرد . وى دوازده سال نيز در اين شهر ، كرسى تدريس و نيز رهبرى و مرجعيّت دينى را در اختيار داشت . وى در نجف اشرف ، زمينه حركت علمى وسيعى را يافت كه از آن به نيكى استفاده نمود و حوزه علميّه بزرگ شيعه را در آن شهر پايه ريزى كرد .
نجف اشرف ، از آن جهت كه از نظر مذهبى يكدست بود و نيز از آن جهت كه در آن عصر ، عالمان بزرگى در آن زندگى نمى كردند ، ميدان فعاليّت را براى شيخ طوسى باز نگه مى داشت ؛ امّا اين به معناى كنار گذاردن ديدگاه هاى قبلى به وسيله او نبود . وى در همين دوره ، كتاب الخلاف را تأليف كرد كه در آن آراى مذاهب مختلف را گزارش و نقد نمود .
او هر روز درس هاى خود را در حرم امير مؤمنان عليه السلام برگزار مى كرد ، ضمن اين كه كتاب هاى متعدّدى را نيز در اين دوره تا آخر عمرش به عالم اسلام ارائه نمود . وى كتاب الأمالى را در سال ۴۵۸ق ، يعنى دو سال پيش از فوتش بر شاگردان املا كرد . ۲۷
وى همچنين تأليف كتابى با عنوان شرح الشرح در اصول فقه را در دست داشت كه كتابى مفصّل در اين دانش بود ؛ ليكن موفّق به اتمام آن نشد . ۲۸

1. لؤلؤة البحرين، ص ۵۹۳ ؛ الفوائد الرضويّة، ص ۴۷۲.

2. الغيبة، ص ۲۱۷؛ كتاب الرجال، ابن داوود حلّى، ص ۳۰۶.

3. البداية والنهاية، ج۱۲، ص ۱۵.

4. محاضرات عن الشعر الفارسى، ص ۹۷.

5. طبقات الشافعيّة، ج ۴، ص ۱۲۷.

6. رجال الطوسى، ص ۴۷۱.

7. الأمالى، ج ۱، ص ۳۱۲.

8. الكنى والألقاب، ج ۲، ص ۳۶۳؛ الفوائد الرضويّة، ص ۴۷۲.

9. تاريخ بغداد، ج ۱۱، ص ۴۰۲.

10. مستدرك وسائل الشيعة، ج ۳، ص ۲۱۹.

11. مستدرك وسائل الشيعة، ج ۳، ص ۲۱۹.

12. رجال الطوسى، ص ۴۳۴ (ش ۶۳۰۹)؛ رجال النجاشى، ص ۲۷۰ (ش ۷۰۸).

13. الدرجات الرفيعة، ص ۴۶۰؛ لؤلؤة البحرين، ص ۲۱۷.

14. سيّد مرتضى، اين كتاب را در ردّ كتاب المغنى عبد الجبّار بن احمد در مسائل امامت نگاشت .

15. رجال الطوسى، ص ۴۳۴ (ش ۶۲۰۹).

16. رجال الطوسى، ص ۴۳۴ (ش ۶۲۰۹).

17. تاريخ بغداد، ج ۱۴، ص ۷۵.

18. تاريخ بغداد، ج ۳، ص ۲۳۲.

19. رجال الطوسى، ص ۴۱۰ (ش ۵۹۵۳).

20. رجال الطوسى، ص ۴۱۰ (ش ۵۹۵۳).

21. تنقيح المقال، ج ۳، ص ۱۰۵، (ش ۱۰۵۶۳).

22. تنقيح المقال ، ج ۳ ، ص ۱۰۵ (ش ۱۰۵۶۳) ؛ قصص العلماء، ص ۲۹۴.

23. ر.ك: تاريخ بغداد، ج ۳، ص ۲۳۱؛ الوافى بالوفيات، ج ۱، ص ۱۱۶.

24. البداية و النهاية، ج ۱۲، ص ۶۹ و ۷۱ ؛ المنتظم، ج ۸ ، ص ۱۷۳.

25. البداية والنهاية ، ج ۱۲۲، ص ۶۹ و ۷۱ ؛ طبقات الشافيّة، ج ۴، ص ۱۲۷.

26. المنتظم، ج ۸ ، ص ۱۷۹.

27. مهج الدعوات، ص ۲۱۸.

28. لؤلؤة البحرين، ص ۲۹۴؛ رجال السيّد بحر العلوم، ج ۳، ص ۲۳۳.


بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه
178
  • نام منبع :
    بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدکاظم رحمان‌ستایش و محمدرضا جدیدی نژاد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5772
صفحه از 569
پرینت  ارسال به