گفتار دوم : اِسناد نجاشى به تأليفات
در اين گفتار ، به ادامه بحث «شيوه شناسى رجال النجاشى» ، امّا از منظرى ديگر مى پردازيم .
نجاشى رحمه اللهدر كتابش در بيشتر موارد ، سند خود را به كتاب يا روايات صاحب كتاب ، آورده است . مراد از «سند» ، واسطه هايى هستند كه اتّصال بين «راوى» و فردِ «مروىٌّ عنه» را برقرار مى كنند و از آن به «طريق» نيز تعبير مى شود . در بحث ما ، مراد از اَسناد ، طرق نجاشى به «صاحبان كتاب ها» هستند .
اَسناد و طرق ، براى : احاديث ، كتاب ها و اصول به كار مى روند . از اين رو بنا به مورد ، تعبيرهاى : «طريق حديث» ، «طريق كتاب» و يا «طريق اصل» ، استفاده مى شود . اَسناد و طرق ، حدّ اعتبار حديث ، كتاب و يا اصل را معيّن مى كنند .
بايد دانست كه تمام ويژگى ها و حالات مختلف موجود در اِسناد به روايات ، در اِسناد به كتاب ها نيز وجود دارد . نيز بايد دانست كه شيوه هاى مختلف تحمّل و نقل حديث ، دقيقا در مورد كتاب ها نيز به كار گرفته شده اند؛ زيرا اصحاب حديث ، به خاطر حفظ كتاب ها از تحريف و تلف ، محتواى آنها را به شيوه هاى گوناگون و قابل اعتماد فرا مى گرفته و به ديگران انتقال مى داده اند .
چنان كه در مباحث پيشين نيز گذشت ، شمار اين كتاب ها در رجال النجاشى به چهار هزار عنوان مى رسد كه توجّه نجاشى رحمه اللهبه اِسناد به اين كتاب ها ، موجب شده تا
رجال النجاشى در مستندسازى و معتمدسازى آنها ، اهمّيتى فراوان يابد .
از كلام نجاشى رحمه اللهدر مقدّمه كتابش چنين استفاده مى شود كه وى به كتاب هاى نامبرده در كتابش ، اَسناد بسيارى دارد . البتّه وى به جهت اختصار ، آنها را نياورده و در بيشتر موارد به ذكر يك سند ، اكتفا نموده است ؛ زيرا كثرت طرق را موجب اخلال به غرض كتاب مى دانسته است . ۱ او خود به اين مطلب ، تصريح كرده است ؛ از جمله ، در شرح حال : ثابت بن شريح ، ۲ جميل بن درّاج ۳ و عبيد اللّه بن على حلبى ۴ .
نجاشى رحمه اللهدر اِسناد به كتاب ها و روايت هاى يك فرد ، گاه طريق واحد و گاه طرق مختلفى را آورده است .
براى نمونه ، وى در شرح حال اسماعيل بن مهران ، كتاب الملاحم را با يك سند ، كتاب ثواب القرآن را با سند ديگر ، كتاب الإهليلجة را با سندى ديگر و تأليفات ديگر وى را با سندى ديگر آورده است . ۵
نيز در شرح حال عثمان بن عيسى ، كتاب المياه را با يك سند ، و كتاب هاى : القضايا و الأحكام ، الوصايا و الصلاة را با سندى ديگر آورده است و همه را از طريق پدرش نقل كرده است . ۶
در رجال النجاشى ، تعدّد اسناد در شرح حال يك فرد ، بسيار ديده مى شود .
همچنين نجاشى رحمه اللهگاه براى يك كتاب ، دو طريق را در دو شرح حال ، ذكر كرده است .
براى نمونه ، او در شرح حال عبد اللّه بن بكير بن اَعين ، كتاب وى را با يك طريق ۷
و در شرح حال جعفر بن هذيل ، همان كتاب را با طريقى ديگر آورده است . ۸
1. رجال النجاشى ، ص ۳.
2. رجال النجاشى ، ص ۱۱۶ (ش ۲۹۷) .
3. رجال النجاشى ، ص ۱۲۷ (ش ۳۲۸).
4. رجال النجاشى ، ص ۲۳۱ (ش ۶۱۲).
5. رجال النجاشى ، ص ۲۶ (ش ۴۹).
6. رجال النجاشى ، ص ۳۰۰ (ش ۸۱۷).
7. رجال النجاشى ، ص ۲۲۲ (ش ۵۸۱).
8. رجال النجاشى ، ص ۱۲۵ (ش ۳۲۲).