شش . كتاب ها
از آن جا كه رجال النجاشى ، به هدف فهرست نويسى تأليفات شيعه نگاشته شده است ، نجاشى رحمه اللهنام تأليفات هر يك از افراد را ذكر ، و طرق انتساب آنها را به مؤلّفشان بيان نموده است .
او در مواردى ، گاه تنها به نقل آراى انتسابِ برخى تأليفات به اشخاص و گاه به نقد آنها نيز پرداخته است ؛ از جمله :
در شرح حال يوسف بن عقيل مى گويد :
قمى ها مى گويند : وى كتابى دارد . از ديدگاه من ، كتاب ، تأليف محمّد بن قيس است. ۱
و در شرح حال عبد اللّه بن مغيره مى گويد :
گفته شده كه او سى كتاب تأليف كرده است و آنچه ديدم ، اين گونه بود كه اصحاب ما فقط كتاب الوضوء و كتاب الصلاة او را مى شناختند. ۲
و ... .
مبحث چهارم . نمونه اى از منقولات اشخاص
نجاشى رحمه اللهدر برخى از موارد ، نمونه هايى را از منقولات مربوط به اشخاص آورده است كه مى توانند در شناخت عنوان مورد بحث ، نقش بسزايى ايفا كنند ؛ از جمله :
در شرح حال حصين بن مخارق مى گويد :
صاحب النبىّ صلى الله عليه و آله ، روى عنه ثلاثة أحاديث ، أحدها : «علىٌّ منّى و أنا منه» ؛
او مصاحب پيامبر صلى الله عليه و آله بوده و از پيامبر صلى الله عليه و آله سه حديث نقل كرده كه يكى از آنها اين است : «على از من است و من از على هستم» ۳ .
اين روايت ، خود ، شاهدى بر اعتقاد صحيح اوست .
و يا در شرح حال زكريّا بن عبد اللّه ، به نقل از او ، از امام كاظم عليه السلام چنين مى آورد :
إنّ الناس كانوا بعد رسول اللّه صلى الله عليه و آله بمنزلة هارون و موسى و من اتّبعه و العجل و من اتّبعه ، و ذكر الحديث ؛
مردم، پس از پيامبر خدا ـ كه درود خداوند بر او و خاندانش باد ـ همچون هارون و موسى و پيروان او و [ همچون] گوساله سامرى و پيروان آن هستند ... . ۴
با توجّه به اين كه هيچ يك از اين دو نفر ، توثيق خاص ندارد ، نقل اين روايت در شرح حال آنان ، در استنباط مراتب عدالت يا وثاقت و يا مدحشان كارآمد است . ۵
در مواردى نيز نقل روايت يك فرد ، براى شناساندن جلالت و شأن راوى است ، از جمله:
نقل روايت ابن عذافر ، در موردى كه امام كاظم عليه السلام كتاب امام على عليه السلام را به وى و عدّه اى ديگر نشان دادند ، ۶
و نقل مكاتبه ابو بكر همّام با امام عسكرى عليه السلام به وسيله محمّد بن ابى بكر در شرح
حال او ، ۷ و نيز فرمايش امام صادق عليه السلام به مسمع بن عبد الملك در شرح حال وى ، بدين مضمون :
إنّى لأعدّك لأمر عظيم ، يا أبا سيّار! ؛
من تو را براى كار بزرگى آماده مى كنم ، اى ابو سيّار ! ۸
1. رجال النجاشى ، ص ۴۵۲ (ش ۱۲۲۱) .
2. رجال النجاشى ، ص ۲۵۱ (ش ۵۶۱).
3. رجال النجاشى ، ص ۱۴۵ (ش ۳۷۶).
4. رجال النجاشى ، ص ۱۷۲ (ش ۴۵۴).
5. نيز ، ر . ك : رجال النجاشى ، ص ۱۱۷ (ش ۳۰۱) و ص ۱۳۵ (ش ۳۴۸) و ص ۱۶۷ (ش ۴۴۱) و ص ۲۰۳ (ش ۵۴۲) .
6. رجال النجاشى ، ص ۳۶۰ (ش ۹۶۶).
7. رجال النجاشى ، ص ۳۸۰ (ش ۱۰۳۲).
8. رجال النجاشى ، ص ۴۲۰ (ش ۱۱۲۴).