99
بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»

آن را به «شناخت احسان و نشر آن و ستایش احسان کننده»۱ تعریف می‌نماید و جوهری «ثنا بر نیکوکاری که کار خوبی در حقّ او انجام داده»۲ را به عنوان تعریف شکر، ذکر کرده است. ابن منظور، شکر را «شناخت احسان و نشر آن» دانسته است که از واژه شکر که در مورد شتر استفاده می‌شود، اخذ شده و آن هنگامی است که شتر به چراگاه برود و چاق شود. در چنین جایی، می‌گویند: «شکرت الابل».۳

البته راغب، شکر را «تصوّر نعمت و آشکار کردن آن» دانسته است که از ریشه مقلوب «الکشر» به معنای کشف، اخذ شده است. راغب، معنای ضدّ شکر را کفر می‌داند که فرد کافر، نعمت را فراموش می‌کند و آن را می‌پوشاند.۴

تمام تعریف‌ها تقریباً به یک حوزه اشاره دارند: در مقام شکر، ابتدا باید، نیکی یا نعمتی که از سوی نیکوکار یا منعم صادر می‌شود، شناسایی گردد، آن گاه مورد ستایش و تقدیر قرار گیرد که این امر، گاهی با آشکار کردن و نشر آن و گاه با مطلق ستایش، همراه می‌شود.

1.. الشكر عرفان الاحسان و نشره و حمد مولیه... (العین، ج۵، ص۲۹۲).

2.. الشكر الثناء علی المحسن اولاكه من المعروف (الصحاح، ج۲، ص۷۰۲).

3.. عرفان الاحسان و نشره و هو ماخوذ من قولك شكرت الابل تشكر اذا اصابت مرعی فسمنت علیه و الشكران خلاف النكران و الشكر من اللّه: المجازاه و الثناء الجمیل یقال ایضا شكرت اللّه و شكرت لله و شكرت باللّه و كذلك شكرت نعمه اللّه و رجل شكور كثیر الشكر و هو الذی یجتهد فی شكر ربه بطاعته و ادائه ما وظف علیه من عبادته (لسان العرب، ج۴، ص۴۲۳؛ الصحاح، ج۲، ص۷۰، ذیل واژۀ شکر).

4.. الشكر تصور النعمه و اظهارها و قیل هو مقلوب عن الكشر ای الكشف و یضاده الكفر الذی هو نسیان النعمه و سترها... (مفردات الفاظ القرآن، ص۴۶۱، ذیل واژۀ شکر).


بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
98

قرآنی و روایات، بسیار به چشم می‌خورد. در فضیلت شکر همین بس که شکر، از نشانه‌های مؤمن دانسته شده است۱. در روایتی دیگر، پیامبر گرامی اسلام، شکر را از جمله صفات بهترین بندگان خدا ذکر می‌کند.۲

روشن است که این دو روایت، برای نشان دادن جایگاه رفیع شکر کفایت می‌کند. ممکن است گفته شود که این دو روایت، مختصّ شکر از خداست که در پاسخ باید گفت: اسلام، شکر مردم از یکدیگر را نیز شکری الهی تفسیر می‌کند، به همین دلیل، جایگاه آن نیز رفیع است، به گونه‌ای که شکر از مردم، آن قدر مهم است که اگر مردم از یکدیگر تشکّر نکنند، گویی در حقّ خدای متعال کوتاهی کرده و سپاس به جای نیاورده‌اند. ۳

شُکر در لغت

ابن فارس برای ماده «ش‌ک‌ر» چهار ریشه بر می‌شمرد: یکی از آنها «ستایش یک فرد به خاطر کار نیکی که در حق او کرده» است.۴ خلیل نیز

1..پیامبر خدا صلی الله علیه و اله: عجبا لامر المومن ان امره كله له خیر و لیس ذالك لاحد الا المومن ان اصابته سراء شكر فكان خیرا له و ان اصابته ضراء صبر فكان خیرا له (صحیح مسلم، ج۸، ص۲۲۷؛ صحیح ابن حبان، ج۷، ص۱۵۵؛ مسكن الفؤاد، ص۵۰). شبیه این روایت در الدر المنثور (ج۵، ص۲۳۴) به نقل از پیامبر گرامی اسلام آمده است: «عجبت للمومن ان اعطی قال الحمدللّه فشكر و ابن ابتلی قال الحمداللّه فصبر فالمومن من یوجر علی كل حال حتی اللقمه یرفعها الی فیه».

2.. سئل النبی صلی الله علیه و اله عن خیار العباد فقال الذین اذا احسنوا استبشروا و اذا اساووا استغفروا و اذا اعطوا شكروا و... (الكافی، ج۲، ص۲۴۰).

3.. پیامبر صلی الله علیه و اله: من لایشكر الناس لایشكر اللّه عزوجل(الأمالی، طوسی: ص ۳۹۳، مسند بن حنبل: ج۳، ص۷۴)

4.. الشكر، الشین و الكاف و الراء اصول اربعه متباینه بعیده القیاس فالاول: الشكر، الثناء علی الانسان بمعروف یولیكه... (معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۰۷).

  • نام منبع :
    بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
    سایر پدیدآورندگان :
    حمزه عبدی و عباس پسندیده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41063
صفحه از 223
پرینت  ارسال به