دسته دیگری از روایات، قناعت را حالتی نفسانی۱ معرفی کردهاند که ارتباطی با کم و زیاد بودن روزی ندارد؛ بلکه خصلتی است که اگر باشد، فرد با کم هم راضی است و اگر نباشد، با فراوانی روزی نیز راضی نخواهد بود.۲ کسی احساس بسندگی خواهد کرد که قانع باشد.۳
جمعبندی
خلاصه سخن اهل لغت این بود که قناعت در اصل، به معنای اقبال و روی آوردن است و در کاربرد مشهور آن، به معنای رضامندی از داشتههاست، هر چند اندک باشند. از منظر روایات اسلامی نیز موضوع قناعت، «روزی» است و عبارت است از: حالتی روانی از بسندگی و ترک زیادهخواهی و رضامندی نسبت به «روزیِ خدا»، هر چند که اندک باشد. بنا بر این، قناعت، حالتی از بسندگی روحی و روانی است که موجب پذیرش و رضایت از روزی میگردد و هر نوع زیادهخواهی و نارضایتی را
1.. امام علی علیه السلام در خطبۀ همام: قانِعَةً نَفسُهُ (الكافی، ج۲، ص۲۲۶، ح۱؛ أعلام الدین، ص۱۱۵؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۳۶۵، ح۷۰؛ نیز، ر.ک: نهج البلاغة، خطبۀ ۱۹۳؛ صفات الشیعة، ص۹۶، ح۳۵؛ تحف العقول، ص۱۵۹؛ الأمالی، صدوق، ص۶۶۶، ح۸۹۷).
2.. امام على علیه السلام: اِبنَ آدَمَ! إن كُنتَ تُریدُ مِنَ الدُّنیا ما یكفیكَ فَإِنَّ أیسَرَ ما فیها یكفیكَ، وإن كُنتَ إنَّما تُریدُ ما لایكفیكَ فَإِنَّ كُلَّ ما فیها لا یكفیكَ (الكافی، ج۲، ص۱۳۸، ح۶؛ تنبیه الخواطر، ج۲، ص۱۹۵؛ بحار الأنوار، ج۷۳، ص۱۷۶، ح۱۸).امام علی علیه السلام: مَن كانَ بِیسیرِ الدُّنیا لا یقنَعُ، لَم یغنِهِ مِن كَثیرِها ما یجمَعُ (غرر الحكم، ح۸۴۸۴).شكا رجلٌ إلى أبی عبداللّه علیه السلام إنّه یطلب فیصیب فلا یقنع، وتُنازعه نفسه إلى ما هو أكثر منه، وقال: شكا رجلٌ إلى أبی عبداللّه علیه السلام إنّه یطلب فیصیب فلا یقنع، وتُنازعه نفسه إلى ما هو أكثر منه، وقال: علّمنی شیئاً أنتفع به، فقال أبو عبداللّه علیه السلام: إنْ كان ما یكفیك یغنیك فأدنى ما فیها یغنیك، وإن كان مایكفیك لا یغنیك فكلُّ ما فیها لایغنیك (الكافی، ج۲، ص۱۳۹، ح۱۰؛ بحار الأنوار، ج۷۳، ص۱۷۸، ح۲۲).
3.. امام علی علیه السلام: اقنَعْ بما قَسَمَ اللّه لكَ ولا تَنظُرْ إلى ما عِندَ غیرِكَ ولا تَتَمَنَّ ما لَستَ نائلَهُ ؛ فإنّهُ مَن قَنِعَ شَبِعَ ومَن لم یقنَعْ لم یشبَعْ (الكافی: ج۸، ص۲۴۳، ح۳۳۷).