85
بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»

است۱ و راغب، آن را به رضایت و بسنده کردن به اندک‌نیاز برآورده شده از میان همه نیازها، معنا کرده است.۲ جاحظ در تهذیب الأخلاق، قناعت را «اکتفا به چیزی از زندگی که نصیب انسان می‌شود و رضایت به آنچه از رزق که به آسودگی به دست بیاید و ترک حرص در کسب اموال»۳ تعریف می‌نماید. ابن سنّی، قناعت را «خشنودی به قسمت» دانسته است و مناوی، آن را به لحاظ عرفی، «بسنده کردن به کفاف و بسنده کردن به آنچه از زندگی می‌رسد»،۴ می‌داند.

از مقایسه این معانی با یکدیگر، به دست می‌آید که تفاوت زیادی بین آنها وجود ندارد. در یک جمع‌بندی، معنای قناعت را می‌توان «رضایت و اکتفا به آنچه در زندگی به ما می‌رسد» تعریف کرد. لذا حرص و طمع و به سختی انداختن خود برای کسب رزق، می‌تواند نشانه عدم قناعت باشد.

قناعت در متون دینی

روایاتی که می‌توانند در شناخت مفهوم قناعت کمک کنند، چند دسته‌اند. برخی از آنها روایاتی هستند که صریحاً به تفسیر قناعت پرداخته‌اند. امام

1.. القانع هو الذی یقنع بالقلیل و لا یسخط و لایكلح و لا یرتد شوقه غیظا .... و القناعه بالفتح: «الرضا بالقسم و منه القانع » و هو الذی یقنع بما یصیبه من الدنیا و ان كان قلیلا و یشكر علیه (مجمع البحرین، ج۴، ص۳۸۴).

2.. القناعه الاجتزاء بالیسیر من الاعواض المحتاج الیها. قنع یقنع قناعه و قنعانا اذا رضی، و قنع یقنع قنوعا اذا سال (مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۸۵).

3.. القناعة هی الاقتصار علی ما سنح من العیش و الرضا بما تسهل من المعاش و ترك الحرص علی اكتساب الاموال و طلب المراتب العالیه مع الرغبه فی جمیع ذلك و ایثاره و المیل الیه و قهر النفس علی ذلك و التقنع بالیسیر منه (موسوعة نضرة النعیم).

4.. القناعه: الرضا بالقِسم. قال المناوی القناعة عرفاً الاقتصار علی الكفاف و قیل الاكتفاء بالبلغه و قیل سكون (موسوعة نضرة النعیم، ج۸، ص۳۱۶۸).


بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
84

به معنای بردن ظرف به سمت آبِ سرازیر شده و مانند آن آمده است. قناعت را نیز به این جهت به کار می‌برند که فرد به چیزی راضی است و نسبت به آن، اقبال دارد. به سائل نیز از آن روی قانع می‌گویند که نسبت به کسی که می‌خواهد به او چیزی بدهد، اقبال نشان می‌دهد. همین واژه را برای تمایل و رغبت گوسفند و شتر به چراگاه، و شاهد مورد رضایت نیز به کار می‌برند. ۱

فراهیدی۲ و ابن منظور،۳ قناعت را به رضایت به قسمت (روزیِ تقدیرشده) تفسیر کرده‌اند و ابن اثیر، آن را به رضایت به عطای اندک۴ و طریحی، آن را به بسنده کردن به کم و خشم نگرفتن و بسنده کردن به آنچه از دنیا به او می‌رسد و شکر کردن بر آن هر چند کم باشد، تفسیر کرده

1.. «قنع» القاف والنون والعین أصلان صحیحان أحدهما یدل على الإقبال على الشیء ثم تختلف معانیه مع اتفاق القیاس والآخر یدل على استدارة فی شیء. فالأوّل الإقناع الإقبال بالوجه على الشیء. یقال أقنع له یقنع إقناعاً. والإقناع مد الید عند الدعاء. وسمى بذلك عند إقباله على الجهة التی یمد یده إلیها. والإقناع إمالة الإناء للماء المنحدر. ومن الباب قنع الرجل یقنع قنوعاً إذا سأل. قال اللّه سبحانه (وأطعموا القانع والمعتر). فالقانع السائل وسمى قانعاً لإقباله على من یسأله .... ویقولون قنع قناعة إذا رضى. وسمیت قناعة لأنه یقبل على الشیء الذی له راضیاً. والإقناع مد البعیر رأسه إلى الماء للشرب. قال ابن السكیت قنعت الإبل والغنم للمرتع إذا مالت له. وفلان شاهد مقنع وهذا من قنعت بالشیء إذا رضیت به وجمعه مقانع. تقول إنه رضى یقنع به (معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۳۲).

2.. قنع یقنع قناعه ای رضی بالقِسم فهو قنع و هو قنعون و قوله تعالی «القانع و المعتر» فالقانع السائل و المعتر المعترض له من غیر طلب (العین، مدخل «قنع»).

3.. قَنِعَ بنفسه قنعا و قناعه رضی، القناعه بالفتح الرضا بالقسم (لسان العرب، مدخل «قنع»).

4.. الخادم و التابع ترد شهاته للتهمه بجلب النفع الی نفسه و القانع فی الاصل السائل و منه الحدیث «فاكل و اطعم القانع و المعتر» و هو من القنوع الرضا بالیسیر من العطاء و قد قنع یقنع قنوعا و قناعه ـ بالكسر ـ اذال رضی، و قنع بالفتح یقنع قنوعا اذا سال (النهایة فی غریب الحدیث، مدخل «قنع»).

  • نام منبع :
    بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
    سایر پدیدآورندگان :
    حمزه عبدی و عباس پسندیده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41033
صفحه از 223
پرینت  ارسال به