متعال فرموده، همانند کسی باشیم که آن را دیده است.۱
در برخی دیگر از متون، برای تعریف یقین، به آثار آن اشاره شده که عبارت است از: اعتماد کردن به خدا، تسلیم شدن در برابر او، راضی بودن به تقدیر او، واگذار کردن کارها به او،۲ نترسیدن از غیر او،۳ و کوچک دیدن دنیا.۴ این آثار، نتیجه همان نوع باور خاصی است که هیچ گونه شکّ و شبههای در آن نیست.
جمعبندی
از مجموع متون اسلامی، به دست آمد که یقین، نوع عالیِ علم است که همانند دیدن با چشم، عمل میکند و به تصدیق میپردازد و در آن هیچ گونه تردیدی ندارد. این تعریف، با آنچه لغتشناسان گفته بودند، هماهنگ است. آنچه مهم است این که صِرف علم و معرفت، جزء مکارم
1.. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللّه علیه السلام، قَالَ: «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ـ صَلَوَاتُ اللّه عَلَیهِ ـ : لَا یصْغَرُ مَا ینْفَعُ یوْمَ الْقِیامَةِ، وَ لَا یصْغَرُ مَا یضُرُّ یوْمَ الْقِیامَةِ، فَكُونُوا فِیمَا أَخْبَرَكُمُ اللّه ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ كَمَنْ عَاینَ» (الکافی، ج۴، ص۲۷۵، ح۳۰۳۴؛ المحاسن، ج۱، ص۲۴۹).
2.. علی بن إبراهیم، عن محمد بن عیسى، عن یونس قال: سألت أبا الحسن الرضا علیه السلام عن الایمان والاسلام فقال: قال أبو جعفر علیه السلام: إنما هو الاسلام، والایمان فوقه بدرجة والتقوى فوق الایمان بدرجة والیقین فوق التقوى بدرجة ولم یقسم بین الناس شئ أقل من الیقین، قال: قلت فأی شئ الیقین؟ قال: التوكل على اللّه والتسلیم لله والرضا بقضاء اللّه والتفویض إلى اللّه. قلت: فما تفسیر ذلك؟ قال: هكذا قال أبو جعفر علیه السلام (الکافی، ج۲، ص۵۲، ح۵).وقال رجل: سألته عن الیقین؟ فقال علیه السلام: یتوكل على اللّه، ویسلم لله، ویرضى بقضاء اللّه، ویفوض إلى اللّه (تحف العقول، ص۴۰۸).
3.. عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السلام قال: لیس شئ إلا وله حد، قال: قلت: جعلت فداك فما حد التوكل؟ قال: الیقین، قلت: فما حد الیقین؟ قال: ألا تخاف مع اللّه شیئا (الکافی، ج۲، ص۵۷، ح۱).
4.. امام باقر علیه السلام: ولا نور كنور الیقین. ولا یقین كاستصغارك الدنیا (تحف العقول، ص۲۰۸).