37
بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»

همین تغییرات در نقل مکارم الأخلاق نیز به چشم می‌خورد و این به معنای همسانی نقل مکارم الأخلاق با نقل‌های شیخ صدوق است. در نقل مشکاة الأنوار، بخش پایانی به شکلی که مرحوم کلینی بیان داشته، نیامده است؛ امّا بدون این که بگوید این صفات ده تا هستند، همان ده صفت مرحوم کلینی را آورده و دو صفت دیگر را به ده صفت، اضافه کرده است که یکی از آنها با نقل مرحوم کلینی متفاوت است. مرحوم کلینی، صدق و امانت را آورده؛ ولی ایشان برّ و امانت را. از این جهت که دوازده صفت را بیان کرده، مانند هم هستند؛ امّا تفاوت در این است که اوّلاً مرحوم کلینی به صورت احتمال دو صفت را آورده (وروی بعضهم...) و راوندی در مشکاة الأنوار به صورت قطعی. ثانیاً در یکی از صفات با هم متفاوت‌اند. در بخش اصلی آن، عبارت‌های «فامتحنوا» و «فاحمدوا اللّه» که در همه نقل‌های مرحوم کلینی و شیخ صدوق بودند، در نقل مشکاة الأنوار نیستند! و این، تفاوتی با همه نقل‌هاست. ولی بخشی که در نقل‌های مرحوم شیخ صدوق نیست (واعلموا أن ذلک من خیر) در این نقل، البته با کمی تفاوت آمده است.

به نظر می‌رسد که این نقل، از جهاتی به نقل مرحوم کلینی نزدیک‌تر است و از جهاتی، با همه نقل‌های دیگر، متفاوت. امّا تحف العقول، پانزده صفت را نقل کرده است. با نگاهی به هر دو روایت مرحوم کلینی معلوم می‌شود که وی ظاهراً همه صفاتی را که در هر دو روایت به نوعی آمده، یک جا و بدون بیان تفاوت‌ها، نقل کرده است. وی سند، ذکر نکرده، امّا عبارتی که آورده، به روایت دوم مرحوم کلینی، نزدیک است.


بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
36

درمجموع، این دو روایت، به جهت برخورداری از منبع معتبر، از اعتبار لازم و کافی برخوردارند. اگر چه روایت دوم از حیث سند، با مشکل رو‌به‌روست و این مشکل هم تنها به خاطر اسماعیل بن عباد است که ذکر خاصی در رجال از ایشان به میان نیامده است؛ اما نقل روایت افرادی چون حسین بن سعید اهوازی از ایشان (هفت روایت از او نقل کرده است) می‌تواند تا حدودی توثیق نسبی‌ای برای ایشان یا طریق ایشان باشد.

امّا گام بعدی، بررسی متون این دو نقل و گزارش‌های آنهاست. هر کدام از این دو روایت، نقل‌های متفاوتی در منابع مختلف دارند؛ هر چند ممکن است که این تفاوت‌ها فراوان نباشند. روایت نخست الکافی، دو بخش عمده دارد: یکی، بخشی که ده صفت مکارم را بیان کرده است و دیگری، یک قسمت پایانی که در آن، دو صفت دیگر اضافه شده است (وروی بعضهم بعد...). در نقل‌های مرحوم شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه، الخصال و معانی الأخبار، اوّلاً قسمت پایانی موجود در الکافی (وروی بعضهم بعد...) نیامده است؛ زیرا ظاهراً این بخش، از بیان مرحوم کلینی است، نه نقل راوی. ثانیاً در بخش اصلی نیز تفاوت‌هایی به چشم می‌خورد: یکی این که «رسل» در روایت کلینی، در نقل‌های شیخ صدوق به «رسوله» تغییر یافته و بخشی از حدیث به روایت الکافی (واعلموا أن ذلک من خیر) نیز در این منابع نیامده است که احتمال درج در الکافی و یا سقط در منابع شیخ صدوق وجود دارد؛ هر چند شاید به جهت قوّت منبع الکافی و اضبط بودن مرحوم کلینی،۱ احتمال سقط در منابع شیخ صدوق، بیشتر است.

1.. ر. ک: منطق فهم حدیث، ص۲۶۴.

  • نام منبع :
    بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
    سایر پدیدآورندگان :
    حمزه عبدی و عباس پسندیده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41355
صفحه از 223
پرینت  ارسال به