شجاعت، مربوط به حوزه تهدیدات بوده و به معنای قلبی سرسخت و مقاوم است.
مروّت، مربوط به حوزه ارتباطات است و رعایت حال دیگران در ارتباطات میانفردی که حکایت از اوج انسانیت آن شخص است.
وقتی موقعیتهایی را که این صفات پوشش میدهند، کنار هم بگذاریم، مشاهده میکنیم که حوزه وسیعی از مهمترین مسائل زندگی را شامل میشوند؛ بیشترین مورد در رابطه با موقعیت ارتباط انسانی و موقعیت خوشیها و سختیهاست.
حوزههای روزی، سختیها، خوشیها، تهدیدات و خطرهای زندگی، و روابط با دیگران ـ که خود شامل چند بخش: خشم، نیازمندی، مهارتهای ارتباطی، و اخلاق برتر ارتباطی میشود ـ مهمترین حوزههای زندگی انسان اند و شاید مسئلهای را نتوان یافت که در یکی از این حوزهها جای نگیرد. در همه این حوزهها، بهترین و مناسبترین صفت اخلاقی را انبیای الهی برخوردار بودهاند. میماند یقین که آن نیز از جنس شناخت است و پایه و اساس همه اینهاست. هر صفت اخلاقی، به یک پایه شناختی نیازمند است. یقین، خود بهترین و بالاترین نوع شناخت است و متعلّقهای مختلفی دارد. یقین به هر موضوعی تعلّق گیرد، ثمرهای اخلاقی خواهد داشت که برخی از آنها همین صفات نُهگانه مکارم اند. از این رو، یقین نسبت به دیگر صفات مطرح شده در این روایت، حالت پایه و اساس شناختی دارد و در عین حال، یقین کامل، منشأ و ریشه بسیاری از فضایل دیگر نیز میشود. بدون قناعت، نمیتوان به رضامندی از زندگی رسید و آسایش روانی داشت و در نتیجه، نمیتوان به دیگر امور لازم پرداخت. انسان بدون صبر، در برابر سختیها ناتوان و ناموفّق خواهد شد. بدون