97
بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»

به ناخوشایندی به عنوان یکی از موقعیت‌های صبر باشد.۱

این تحلیل از صبر در متون دینی با آنچه در لغت و اصطلاح به دست آمد، منافات ندارد. موقعیت صبر، امور ناخوشایند زندگی است که اقسامی دارد. این ناخوشایندها موجب بی‌تابی نفس می‌گردند. از این رو، به مهار کردن نفس و تحمّل سختی نیازمندیم که صبر نام دارد. این صبر ـ با توصیفی که گذشت ـ، یکی از نیازهای اساسی در تکامل الهی انسان است؛ زیرا هر امری از اوامر الهی که عامل تکامل انسان است، موقعیت سخت و ناخوشایندی است که نفس انسان با آن مشکل پیدا می‌کند. از این رو برای تحقّق همه فضایل اخلاقی، به نیروی صبر نیازمندیم. شاید به همین جهت باشد که از صبر به عنوان «رأس ایمان» یاد شده است. اگر صبر نباشد که سختی ایمان را تحمّل کند و نفس را از بی‌تابی بازدارد، مؤمن بودن، تحقّق نمی‌یابد. صبر با این توصیف‌ها و با این جایگاهی که دارد، یکی از مکارم اخلاق است.

۴. شُکر

شکر، یکی از مفاهیم اخلاقی و دینی محسوب می‌شود که در بسیاری از مواقع، با مفاهیم مهمّ دیگر دینی، قرین است. استفاده از مفهوم شکر در آیات

1.. در این روایات، نه صحبت از تقسیم دوگانه است و نه تقسیم سه‌گانه؛ بلکه فقط به نکتۀ محوری، یعنی امور ناخوشایند که در ادبیات دین از آن به عنوان «مکروه» یاد می‌شود، اشاره شده است. مثلاً در حدیثی، پیامبر خدا صلی الله علیه و اله می‌فرماید: فی الصَّبرِ علی ما یکرَهُ خیرٌ کثیرٌ (مسکن الفؤاد، ص۴۸) و در نامۀ امام علی علیه السلام به فرزندشان امام حسن علیه السلام نیز آمده است: عَوِّدّ نَفسَک التَصبُّرَ علی المَکرُوهِ ونِعمَ الخُلقُ الصَّبرُ (نهج البلاغه، نامۀ ۳۱). از مسیح علیه السلام نیز نقل شده که فرموده است: إنَّکم لا تُدرِکونَ ما تُحِبُّونَ إلّا بِصَبرِکم علی مَا تَکرَهُونَ (مسکن الفؤاد، ص۴۸).


بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
96

مجبور است خلاف طبع خود و خواسته‌هایش عمل کند و آنچه را ناخوشایند است، بپذیرد و عمل کند و آنچه را خوشایند است، ترک کند. وجه مشترک این دو، «سخت بودن» آنهاست. ترک کردن آنچه برای انسان، خوشایند است و انجام دادن آنچه ناخوشایند است، مشقّت دارد که همان مشقّتِ مخالفت با نفس است. لذا نفس در برابر آن بی‌تاب می‌گردد. این مشقت و سختی، می‌تواند مانعی بر سر راه ترک خوشایندها و انجام دادن ناخوشایندها گردد و مصلحت انسان را به مخاطره اندازد. اگر این مشکل به نوعی حل نشود، نفس انسان، بی‌تاب می‌شود و نخواهد توانست از خوشایندهای نفس دست کشد و ناخوشایندها را بپذیرد.

از آنچه گذشت، مشخص می‌شود که انسان، به عنصری نیاز دارد تا این سختی را بر او هموار سازد و سیر تکاملی را ممکن گرداند. این عنصر، حقیقتی به نام «صبر» است که خداوند متعال آن را در نهاد انسان قرار داده است. پس صبر یعنی «تحمل کردن سختی‌ها و دشواری‌ها، و پرهیز کردن از جَزَع و بی‌تابی». بر اساس این تعریف، موضوع اساسی صبر، «امور ناخوشایند»ی است۱ که نفس در برابر آنها بی‌تاب می‌شود و به جَزَع و فَزَع روی می‌آورد. شاید بتوان روایاتی را که فقط به یک قسم ناخوشایند اشاره کرده‌اند، ناظر به همین نکته بنیادین دانست؛ هر چند ممکن است فقط ناظر

1.. این ناخوشایندی را ناخوشایندی بنیادین می‌نامیم که در برابر ناخوشایندی به عنوان یکی از اقسام و موقعیت‌های صبر قرار دارد.

  • نام منبع :
    بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
    سایر پدیدآورندگان :
    حمزه عبدی و عباس پسندیده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41310
صفحه از 223
پرینت  ارسال به