19
بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»

مفقوده، همان حلقه‌ای است که بین روایات و اخلاق وجود دارد و اگر این تلاش توسط محقّقان صورت گیرد، اوّلین جرقه‌های اخلاق اسلامی ناب مبتنی بر ساختار وحیانی ـ عقلانی اهل بیت علیهم السّلام صورت گرفته است.

در هر صورت، پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت ایشان حتّی اگر افراد عامی بودند و این حجم از بیانات اخلاقی را افاضه می‌فرمودند، بدون ساختار ذهنی و پیش‌فرض نمی‌توانستند چنین کاری بکنند. حال اهل بیت علیهم السّلام با آن همه علم و دانش که از منبع وحی گرفته‌اند، آیا سزاوار است که بدون پیش‌فرض‌ها و کلیات جهان‌شناختی و انسان‌شناختی و مبانی اخلاقی، این حجم از تولیدات فکری را داشته باشند؟!

پس برای کشف این ساختارها و پیش‌فرض‌های وحیانی اهل‌بیت علیهم السّلام باید تلاش نمود تا از میان سخنان ایشان و جمع‌آوری مفاهیم و خانواده‌های حدیثی، به ساختارهای حاکم دست پیدا کرد. برای نمونه، روایاتی به عنوان مکارم الأخلاق ذکر شده‌اند یا در روایتی عقل در مقابل جهل قرار داده شده است و برای هر کدام از آنها جنودی بیان شده است. روایت جداگانه‌ای نیز وجود ندارد که علّت این دو مسئله را مشخص نماید؛ اما می‌دانیم که اهل‌بیت علیهم السّلام سخن بی‌دلیل نمی‌گفتند. اگر انتساب سخنی به معصوم علیه السلام محرز شود، بدون شک، آن سخن بر اساس مبنایی بیان شده است که در متون اصلی اسلام مانند قرآن، ریشه دارد. در چنین مواقعی، چاره‌ای جز فرضیه‌سازی از سوی محقّق نیست که این عمل، حتی المقدور باید با دیگر ساختارهای مفهومیِ اسلام، سازگار باشد و حتی در صورت وجود شواهد باید شواهد قرآنی و روایی جمع‌آوری شوند تا استحکام فرضیه، بالا باشد. به نظر می‌رسد که این نوع نگاه به متون اسلامی، نگاهی اصیل است و حداقل، مانند نوشته‌های اخلاقیِ یاد شده،


بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
18

البته جریان اخلاق با مشرب عرفانی نیز وجود دارد که نمونه بارز و مشهور آن را باید در احیاء العلوم غزالی جستجو کرد و نمونه پالایش شده و شیعی آن را فیض کاشانی در المحجّة البیضاء ذکر کرده است. البته در این جا نیز اشکال اصلی باقی است؛ یعنی احادیث برای تبیین نظریاتی ذکر می‌شوند که اساس آنها را باید در نظریات عرفانیِ نوافلاطونی، مسیحی و بودایی جستجو کرد.

مکاتب اخلاقی اعم از فلسفی و عرفانی محض، به نوعی، سکولار (این دنیایی) محسوب می‌شوند و پیروی از آنها با روح اسلام ـ که تبعیت از وحی است ـ منافات دارد. البته این به آن معنا نیست که باید سخنان آنها را وانهاد و به کناری گذاشت؛ بلکه صحبت بر سر نظام فکری‌ای است که بر این مجموعه‌ها حاکم است. این نظام‌ها ساختار خاص خود را دارند و به طور کامل با نظام اسلام، سازگار نیستند.

البته اسلام نیز برای عقل و دل(شهود)، بها قائل شده است؛ امّا طریقیت آنها استقلالی نیست؛ بلکه در معیّت وحی، کشف واقع می‌کنند. یا به عبارت بهتر، این سه منبع فهم، در کنار هم می‌توانند کمترین اشتباه را داشته باشند؛ چرا که در فهم وحی ـ که در قرآن جاری شده است ـ، اگر ادراکات عقلانی را کنار بگذاریم، حتماً دچار اشتباه خواهیم شد. به همین دلیل، وجود این سه منبع در کنار هم می‌توانند با کمترین خطا، ما را به سوی مقصد ره‌نمون نمایند.

اعتقاد بر این است که کلام قرآن و اهل بیت علیهم السّلام در حوزه اخلاقیات اگر چه عمدتاً به حوزه‌های کاربردی پرداخته‌اند، امّا با تلاش می‌توان ساختار وحیانی ـ عقلانی آنها را کشف نمود. بدون شک، این حلقه

  • نام منبع :
    بررسی و تحلیل روایات «مکارم الأخلاق»
    سایر پدیدآورندگان :
    حمزه عبدی و عباس پسندیده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 41356
صفحه از 223
پرینت  ارسال به