این موارد و موارد متعدد دیگری از این دست، نشاندهنده جایگاه ممتاز این صفت در کنترل نفس و تنظیم رفتار بوده و حکایتگر اهمّیت فوقالعاده آن در موفّقیت انسان است.
۳. بِر
بِر در لغت
برخی لغتشناسان، «بِر» را به معنای احسان۱ و برخی آن را به معنای هر نوع خیر میدانند؛۲ امّا علاوه بر این مؤلّفه، مؤلّفه معناییِ دیگری نیز دارد و آن توسعه در احسان و خیر است. ازهری در تهذیب اللغة۳ و طریحی در مجمع البحرین۴ بر این معنا تصریح کردهاند. زبیدی در تاج العروس، معتقد است که اصل معنایِ بر، توسعه و گستردگی است و به همین جهت، به بیابان بزرگ «بَر» میگویند و از همین لغت، «بِر» مشتق شده
1.. البِرّ بالكسر: الإحسان (النهایة، ج۱، ص۱۱۷).
2.. البِرُّ: الصِّدْقُ و الطاعةُ. و فی التنزیل: لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّه؛ أَراد و لكنَ البِرَّ بِرُّ مَنْ آمن باللّه؛ ... اختلف العلماء فی تفسیر البر فقال بعضهم: البر الصلاح، و قال بعضهم: البر الخیر. قال: و لا أَعلم تفسیراً أَجمع منه لأَنه یحیط بجمیع ما قالوا (لسان العرب، ج۴، ص۵۲).قال شَمِرٌ فی قوله صلی الله علیه و اله: «علیكم بالصِّدْق فإِنّه یهْدِی إِلى البِرّ». و اختلفَ العلماءُ فی تفسیر البِرّ، فقال بعضُهم: البِرُّ الصَّلاحُ، و قال بعضُهم: البِرُّ: الخَیرُ، قال: و لا أَعلمُ تفسیراً أَجْمَعَ منه؛ لأَنه یحِیط بجمیعِ ما قالُوا (تاج العروس، ج۶، ص۶۹).
3.. البِرّ: الاتِّسَاع فی الإحسان و الزّیادة فیه. و البِرّ: اسمٌ جامعٌ للخَیرات كُلّها (تهذیب اللغة، ج۱۵، ص۱۳۸).
4.. و" البِرُّ" بالكسر: الاتساع فی الإحسان و الزیادة، و منه سمیت" البَرِّیة" بالفتح و التشدید لاتساعها، و الجمع البَرَارِی (مجمع البحرین، ج۳، ص۲۱۹).