97
پژوهشي در فرهنگ حيا

در اين جا حضرت ، اندكىِ دانش خود را نسبت به جهل ديگران ، اندكىِ گذشت خود را نسبت به خطاى ديگران ، و اندكىِ جود خود را نسبت به درخواست ديگران ، زشت مى شمارد . گاهى دامنه دانش انسان به گستره پرسش فرد مقابل نيست و لذا توان پاسخگويى به وى را ندارد ، و گاهى دامنه گذشت انسان به اندازه خطاى فرد مقابل نيست و لذا توان عفو كردن او را ندارد ، و گاهى دامنه بخشش انسان به اندازه نياز فرد مقابل نيست و لذا توان برآوردن خواسته وى را ندارد . اگر گستره دانش فرد ، كمتر از گستره پرسش فرد مقابل باشد و اگر گستره گذشت فرد ، كمتر از خطاى فرد مقابل باشد و اگر گستره جود انسان ، كمتر از نياز فرد مقابل باشد ، چنين وضعيتى براى شخصيت بلند مرتبه اى همچون على عليه السلامزشت شمرده مى شود و از آن ، شرم مى كند .
همچنين گاهى ممكن است خود فرد ، كارى را انجام نداده باشد ، امّا زشتكارى ديگران ، وى را شرمنده سازد . مثلاً بى حيايى برخى انسان ها گاهى به حدّى مى رسد كه فرشتگان را شرمنده مى سازد . امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد :

۰.هيچ بنده اى نيست ، مگر آن كه چهل پرده دارد تا اين كه چهل گناه كبيره انجام دهد . وقتى چهل گناه كبيره انجام داد ، تمام چهل پوشش وى برگرفته مى شود . در اين هنگام ، خداوند به فرشتگان وحى مى كند كه با بال هاى خود ، بنده مرا بپوشانيد و ملائكه نيز او را با بال هاى خود ، مى پوشانند ؛ ولى او هيچ عمل زشتى را فروگذار نمى كند تا جايى كه به واسطه كارهاى زشتش خود را شايسته مدح و ستايش مردم مى داند . در اين جا فرشتگان به خداوند مى گويند : پروردگارا ! اين بنده توست ، از انجام دادن هيچ كارى فروگذار نكرده و ما از آنچه او انجام مى دهد ، به شدّت شرمگين هستيم . ۱

در اين روايت ، نكات جالبى وجود دارد : اوّل اين كه همراه هر انسان ،

1.الكافى ، ج ۲ ، ص ۲۷۹ ؛ علل الشرائع ، ص ۵۲۲ ، ح ۱ ؛ الاختصاص ، ص ۲۲۰ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
96

رايانه ، از تميزى اتاق هاى عمل نيز بيشتر است . بنا بر اين ، اولاً فعل نابه هنجار ، مراتب مختلفى دارد و ثانيا اختلاف مراتب آن به دليل اختلاف در كرامت نفس و خودْارزشمندى فرد است . بر اين اساس ، درجه شرم و حياى انسان ها نيز متفاوت است . روزى عايشه به رسول خدا اعتراض كرد كه با توجّه به مقامى كه دارد ، چه نيازى به اين همه زحمت عبادت و زهد دارد ؟ رسول خدا در پاسخ وى فرمود :

۰.يا عائِشَةُ ! إخواني اُولُوا العَزمِ قَد صَبَروا عَلى ما هُوَ أشَدُّ مِن هذا ، فَمَضَوا عَلى حالِهِم ، فَقَدِموا عَلى رَبِّهِم ، فَأَكرَمَ مَآبَهُم وأجزَلَ ثَوابَهُم ، فَأَجِدُني أستَحيي أن تَرَفَّهتُ في مَعيشَتي أن تُقَصِّرَني دونَهُم . ۱

۰.اى عايشه ! برادران من از پيامبران اولوالعزم ، بر سختى هاى شديدتر از اين ، صبر كردند و بر آن حال از دنيا رفتند و بر خداوند ، وارد شدند . او نيز ورود آنان را گرامى داشت و پاداش آنان را سنگين ساخت و من شرم دارم كه در زندگى ام رفاهى داشته باشم و مقامى كمتر از آنان يابم !

در اين جا صحبت از گناه نيست ؛ صحبت از پايين بودن درجه اُخروى است كه رسول خدا ، آن را قبيح شمرده ، از آن شرم مى كند .
همچنين نقل شده كه گاهى وقت ها ابو هريره خدمت امام على عليه السلاممى رسيد و سؤالاتى مى پرسيد و پاسخ آنها را مى شنيد . فرداى آن روز نيز مى آمد و همان پرسش ها را تكرار مى كرد و حضرت ، پاسخ وى را مى داد و وقتى اصحاب حضرت ، علّت اين كار را از ايشان پرسيدند ، در پاسخ آنان فرمود :

۰.إنّي لَأَستَحيي أن يَغلِبَ جَهلُهُ عِلمي و ذَنبُهُ عَفوي ومَسأَلَتُهُ جودي . ۲

۰.من شرم دارم كه جهل او بر علم من ، و گناه او بر عفو من ، و درخواست او بر بخشندگى من ، غلبه داشته باشد !

1.بحار الأنوار ، ج ۷۳ ، ص ۲۰۹ .

2.مناقب ابن شهر آشوب ، ج ۱ ، ص ۳۸۰ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۱ ، ص ۴۹ .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9360
صفحه از 388
پرینت  ارسال به