(سرزنشگر) است ؟ آيا وجدان اخلاقى است ؟ آيا ... ؟
اين مسئله ، جاى بررسى جدّى دارد ؛ امّا آنچه مسلّم است ، اين كه آدمى گاهى از خود خجالت مى كشد . پديده «خجالت كشيدن از خود» كه انسان ها آن را به خوبى شناخته اند و شايد بارها تجربه كرده باشند ، به خوبى بر وجود ناظرى در درون ، دلالت مى كند . اين ناظر درونى ، اگر مورد توجّه قرار گيرد و حضور و نظارتش «درك» شود و نزد فرد ، داراى ارزش و منزلت باشد ، شرم برانگيز خواهد شد . امام على عليه السلام در باره اين نوع حيا مى فرمايد :
۰.أحسَنُ الحَياءِ استِحياؤُكَ مِن نَفسِكَ . ۱
۰.بهترين حيا ، حياى تو از خودت است .
۰.همچنين فرموده است :غايَةُ الحَياءِ أن يَستَحيِيَ المَرءُ مِن نَفسِهِ . ۲
۰.نهايت شرم ، اين است كه انسان از خودش حيا كند .
۰.و در روايت ديگرى از آن حضرت ، «حياى از خود» از ثمرات ايمان معرّفى شده است :حَياءُ الرَّجُلِ مِن نَفسِهِ ثَمَرَةُ الإِيمانِ . ۳
۰.حياى انسان از خودش ، ميوه ايمان است .
در برخى ديگر از روايات ، به اين مطلب پرداخته شده كه چرا و چگونه «خودِ» انسان مى تواند برايش شرم برانگيز باشد ؟ پاسخ يك جمله است و آن اين كه انسان براى خودش ارزش قائل باشد . ملاك شرم برانگيزى ، حضور فيزيكى (مادّى/ جسمى) نيست . پيش از اين ديديم و در آينده نيز بحث خواهيم كرد كه گاهى حضور فيزيكى افراد ، هيچ شرم و حيايى را برنمى انگيزد . پس ملاك