اشكال است ؛ امّا از نظر خود فرد ، قبيح است و او با اين كار ، در برابر آنان بى باكى كرده است .
پس در جايى كه فرد به تفاوت ديدگاه خود با ديدگاه ناظران آگاه نباشد ، ممكن است نشانه بى حرمتى و بى شرمى وى نسبت به حاضران تلقى گردد ؛ امّا اگر از اين اختلاف آگاه باشد ، شايد بى حرمتى صدق نكند ؛ زيرا او كارى را برابر ديگران انجام داده كه براى آنان ، قبيح نيست و او از اين مطلب ، آگاه است . در چنين مواردى ، راه تشخيص ، آن است كه بررسى شود كه آيا اگر او نسبت به اين اختلاف ، آگاهى نمى داشت ، باز هم بدان اقدام مى كرد ؟ اگر اقدام نمى كرد ، نشانه حرمت نگه داشتن وى است و اگر اقدام مى كرد ، معلوم مى شود ارزشى براى حاضران ، قائل نيست و اين كار او بى حرمتى و بى شرمى به شمار مى رود .
۴ . بازدارى
اساسا در بى حيايى ، عنصر بازدارندگى وجود ندارد . حضور و نظارت ديگران ، وقتى سبب بازدارى فرد نشود ، بى حيايى ناميده مى شود . فرد بى حيا ، چون ارزشى براى خود و حاضران قائل نيست ، در حضور آنان نسبت به كار قبيح ، اقدام مى كند و از اين كار ، هيچ پروايى ندارد .
البته ممكن است اين بى پروايى ، هميشه و همه جا و نزد همه كس ، اتّفاق بيفتد و ممكن است به تناسب شرايط ، متفاوت باشد . در حالت اوّل ، فرد از بى حيايى مطلق برخوردار است ؛ امّا در حالت دوم ، بى شرمى وى نسبى است و در شرايط خاصّى رخ مى دهد و لذا نمى توان او را به طور مطلق ، بى حيا دانست .
حيا ، كم رويى و بى شرمى ؛ تفاوت ها و شباهت ها
حيا ، عبارت است از ترك فعل قبيح به احترام فرد ناظر . دو عنصر محورى بايد در اين تعريف ، مورد توجّه قرار گيرند : فعل قبيح و ناظر محترم . در كم رويى ،