33
پژوهشي در فرهنگ حيا

خلاصه كلام ، اين كه كنترل خود و مديريت نفس ، يك ضرورت است و برنامه آن نيز قوانين دين است .
نكته ديگر ، اين كه كنترل خود ، شيوه هاى مختلفى دارد كه يكى از آنها يارى جستن از «حيا» است . حيا ، نيروى كنترل كننده اى است كه توان نظم دهى و مديريت خود را به انسان مى دهد . به وسيله حيا مى توان از آنچه ناهنجارى است ، دورى كرد و بدانچه به هنجار است ، عمل كرد . فرد باحيا در برابر تكانه ها و وسوسه هاى نفس ، مقاومت مى كند و آنچه را ناهنجار باشد ، ترك مى كند ، هر چند مطابق ميلش باشد و آنچه را به هنجار باشد ، انجام مى دهد ، هرچند مخالف طبعش باشد . چنين فردى مى تواند نفس خود را كنترل كرده ، آن را سامان دهد .
بنا بر اين ، حيا ، يكى از اقسام كنترل و مديريت نفس بوده ، ماهيتى مهار كننده دارد .

رابطه حيا و تقوا

يكى از مسائلى كه ذهن را به شدّت به چالش مى كشد ، رابطه تقوا با ديگر صفات است . بحث در اين است كه چه رابطه اى ميان حيا و تقوا وجود دارد ؟ آيا در عرض يكديگرند و يا اين كه ميان اين دو ، رابطه ديگرى برقرار است ؟
تقوا به معناى كَفُّ النفس و خودْكنترلى است . امام على عليه السلاممى فرمايد :

۰.التَّقوَى اجتِنابٌ .

۰.تقوا ، پرهيز است . ۱

۰.و به همين جهت مى فرمايد :المُتَّقي مَنِ اتَّقَى الذُّنوبَ .

۰.باتقوا ، كسى است كه از گناهان بپرهيزد . ۲

1.غررالحكم ودررالكلم ، ح ۱۸۸ .

2.همان ، ح ۱۸۷۱ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
32

گاهى به چيزى علاقه مند مى شود و آن را طلب مى كند ، و گاهى از چيزى متنفر مى شود و آن را رد مى كند . از آن جا كه همواره خواستِ نفس با مصلحت انسان ، سازگار نيست ، گاهى نفسْ چيزى را مى طلبد كه موجب فساد و تباهى اوست ، و گاهى چيزى را رد مى كند كه به مصلحت اوست . خداوند متعال در اين باره مى فرمايد :
«وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْـ?ا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْـ?ا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ» ؛ چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد كه خير شما در آن باشد ، و چه بسا چيزى را خوش داشته باشيد كه براى شما شَر باشد . ۱
در اين آيه شريف ، از خواسته انسان با واژه هاى «محبّت» و «كراهت» تعبير شده و از مصلحت و مفسده انسان با واژه هاى «خير» و «شر» . مصلحت و مفسده انسان را مى توان در «امر» و «نهى» خداوند يافت . خداوند متعال از آن جا كه آفريدگار انسان است ، بهتر از هر كسى به صلاح و فساد انسان آگاه است و لذا بشر را به آنچه مايه صلاح اوست ، « فراخوانده » و از آنچه مايه فساد و تباهى اوست ، «بازداشته» است . ۲
به بيان ديگر ، هر آنچه براى بشر زيانبار است ، مورد نهى خداوند قرار گرفته و هر آنچه مفيد است ، مورد امر قرار گرفته است و از اين طريق ، مى توان آنچه را كه مايه شرم است ، شناخت . امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد :

۰.فَإِنَّهُ لَم يَأمُركَ إلاّ بِحَسَنٍ و لَم يَنهَكَ إلاّ عَن قَبيحٍ .
به درستى كه خداوند ، تو را امر نكرده ، مگر به نيكى ، و نهى نكرده ، مگر از زشتى . ۳

1.بقره ، آيه ۲۱۶ .

2.ر . ك : التهذيب ، ج ۹ ، ص ۱۲۸ ؛ علل الشرائع ، ص ۴۸۳ .

3.نهج البلاغه ، نامه ۳۱؛ تحف العقول ، ص۷۳؛ بحار الأنوار ، ج ۷۷ ، ص ۲۲۱؛ غرر الحكم ودرر الكلم ، ۷۵۶۴.

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9140
صفحه از 388
پرینت  ارسال به