293
پژوهشي در فرهنگ حيا

باشد كه از نفسى ضعيف و عاجز برخوردار است ، كاركرد منفى خواهد داشت و به عاملى براى ارتكاب زشتى ها و جلوگيرى از پاكى ها و خوبى ها تبديل مى شود .
بنا بر اين ، اگر حيا در كنار ناتوانى قرار گيرد ، كم رويى توليد مى شود . رسول خدا در اين باره مى فرمايد :

۰.الحَياءُ عَلى وَجهَينِ : فَمِنهُ ضَعفٌ ، ومِنهُ قُوَّةٌ وإسلامٌ و إيمانٌ . ۱

۰.حيا بر دو گونه است : يكى [ حياى] ضعف است و ديگرى [ حياى ]قدرت و اسلام و ايمان .

ضعف نفس و ناتوانى انسان ، عامل تسليم شدن و كوتاه آمدن است و انسان كم رو در برابر نفى و اعتراض ديگران ، كوتاه مى آيد و عقب نشينى مى كند و تسليم خواسته آنان مى شود . اگر حيا را به عنوان نقطه ميانى فرض كنيم ، گذر از آن ، پُررويى و بى شرمى است و عقب ماندن از آن ، كم رويى و خجالتى بودن . اين ، يك اصل است كه هر چيزى حدّى دارد . فراتر از آن ، تجاوزگرى و زياده روى است و فروتر از آن ، عجز و ناتوانى . ۲ به وى تحميل كنند .

مراد از ناتوانى چيست ؟

مراد از ناتوانى ، ناتوانى جسمانى و بدنى نيست ؛ بلكه مراد ، ناتوانى روحى و روانى است . گاهى ماهيت يك كار به گونه اى است كه انجام دادن آن ، دشوار و طاقت فرساست . در اين گونه موارد ، توان بدنى و قدرت جسمانى فرد به چالش كشيده مى شود . مثلاً حمل يك شى ء سنگين ، به نيروى بدنى فردْ مربوط است . امّا گاهى توان روحى و قدرت روانى فرد به چالش كشيده مى شود . حضور و نظارت ديگران به هنگام انجام دادن يك كار ، از همين قِسم است . شكّى نيست كه ميان حضور و عدم حضور ديگران ، تفاوتى وجود دارد . انسان ، هنگام تنهايى ، احساس راحتى مى كند ؛ امّا در حضور ديگران ، قدرى كار بر وى مشكل تر مى گردد . اين ، نشان مى دهد كه حضور ديگران ، تا اندازه اى در سنگين تر شدن فضا مؤثّر است . صحبت در اين است كه اين تفاوت ، آيا مى تواند ناتوانى فرد را توجيه كند ؟! گاهى برخى افراد ، توان تحمّل هيچ ناظر و نظارتى را ندارند ، گاهى حضور برخى افراد برايشان سنگين است و گاهى انجام دادن برخى كارها در حضور ديگران ، برايِشان سخت و دشوار است . بنا بر اين ، عوامل متفاوتى در ناتوانى ، نقش دارند .

1.الخصال ، ج ۱ ، ص ۵۵ (ح ۷۶) ؛ قرب الإسناد ، ص ۲۲ ؛ تحف العقول ، ص ۳۶۰ ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۲۴۲ .

2.امام صادق عليه السلام مى فرمايد : «إن لكلّ شى ء حدّا ؛ فإن جاوزه كان سرفا وإن قصر عنه كان عجزا ؛ هر چيزى حدّى دارد كه اگر از آن بگذرد ، اسراف است و اگر كوتاه آيد ، ناتوانى است» . (مستدرك الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۱۸۸ ؛ نزهة الناظر و تنبيه الخواطر ، ص ۱۱۴)دولتى كه از مرزهاى سرزمين خود عبور كند و وارد قلمرو ديگران شود ، تجاوزگر و زياده طلب است و اگر از مرزهاى خود عقب نشيند و اجازه دهد ديگران وارد قلمرو او شوند ، عاجز و ناتوان است . حيا نيز همين گونه است . كسى كه در مرز خود مقاومت و از آن دفاع كند ، اهل حياست و اگر از مرز خود بگذرد و وارد قلمرو ديگران شود ، بى حيا و گستاخ است ، و اگر از مرز خود عقب نشيند و اجازه دهد ديگران وارد قلمرو او شوند ، كم رو و خجالتى است . آنچه به وسيله شرع و عرف مشخّص مى شود ، مرز انسانيت انسان است . اگر از آن بگذرد ، بى شرمى است و اگر كوتاه بيايد و عقب بنشيند ، كم رويى است . كم رو ، انسان ناتوانى است كه دست از مرزهاى فرهنگى و عقيدتى خود مى كشد و به ديگران اجازه مى دهد تا عقايد خود را به وى تحميل كنند .


پژوهشي در فرهنگ حيا
292

هُوَ الجَهلُ . ۱

۰.حيا بر دو قِسم است : حياى عقل و حياى حماقت . حياى عقل ، همان علم است و حياى حماقت ، همان جهل .

كسانى كه از سرِ كم رويى تن به گناه مى دهند و يا ترك طاعت مى كنند ، از نظر تفكّر منطقى ، دچار مشكل هستند .اينان براى حرف ديگران و چشم ديگران ، بيش از سعادت خود ، ارزش قائل اند . كسى كه فرداى خود را فداى خوشايند ديگران مى كند ، نتوانسته است مصلحت خود را به درستى تشخيص دهد و اين ، يعنى جهالت و نابخردى .

۲ . ناتوانى

يكى از ريشه هاى كم رويى ، ضعف و ناتوانى است . حضرت على عليه السلامدر اين باره مى فرمايد :

۰.لِكُلِّ شَيءٍ آفَةٌ ... وآفَةُ الحَياءِ الضَّعفُ . ۲

۰.هر چيزى آفتى دارد و آفت حيا ، ناتوانى است .

حيا ، يك ويژگى روانى و يك عامل بازدارنده و تنظيم كننده رفتار است . مثبت يا منفى بودن اين عامل ، بسته به اين است كه در اختيار چه كسى باشد . همان گونه كه ارزشگذارى هر وسيله اى متوقّف بر اين است كه در دست چه كسى باشد ، در چه راهى به كار گرفته شود و چه پيامدى داشته باشد ، حيا نيز اين گونه است . اگر اين ويژگى ، در اختيار انسان قدرتمندى باشد كه از نفسى قوى و مقاوم برخوردار است ، يك ارزش محسوب مى شود و به عاملى براى جلوگيرى از ارتكاب زشتى ها تبديل مى شود ؛ امّا اگر اين امكان ، در اختيار انسان ناتوانى

1.الكافى ، ج ۲ ، ص ۱۰۶ ؛ تحف العقول ، ص ۴۵ ؛ مشكاة الأنوار ، ص ۴۱۱ ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۱ ، ص ۳۳۱ .

2.كنزالعمّال ، ج ۱۶ ، ص ۲۰۴ (ح ۴۴۲۲۶) .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9174
صفحه از 388
پرینت  ارسال به