۰.بدان كه تو در پيشگاه كسى هستى كه تو را مى بيند ، هر چند تو او را نمى بينى .
۰.همچنين امام على عليه السلام با اشاره به حضور و نظارت خداوند مى فرمايد :فَاتَّقُوا اللّهَ الَّذي أنتُم بِعَينِهِ ونَواصيكُم بِيَدِهِ وتَقَلُّبُكُم في قَبضَتِهِ وإن أسرَرتُم عَلِمَهُ وإن أعلَنتُم كَتَبَهُ ، وقَد وَكَّلَ بِذلِكَ حَفَظَةً كِراما لا يُسقِطونَ حَقّا ولا يُثبِتون باطِلاً . ۱
۰.از خدايى پروا داشته باشيد كه در ديد او هستيد و زمام شما به دست اوست و حركات شما در اختيار اوست : اگر پنهان سازيد ، آگاه است و اگر آشكار سازيد ، مى نگارد . براى اين كار ، نگهبانان و مراقبان ارجمندى قرار داده كه هيچ حقّى را فرو نمى گذارند و هيچ چيزى را به باطلْ ثبت نمى كنند .
در اين كلام ، هم به نظارت خداوند اشاره شده و هم به نظارت فرشتگان .
به هر حال ، يافتن فصل مقوّم حيا سبب شد كه بخش ديگرى از متون دينى كه با حيا مرتبط اند و بلكه رابطه تنگاتنگ دارند ، شناخته شده ، مورد توجّه قرار گيرند .
در مراجعه دوباره به ديدگاه هاى علما روشن شد كه برخى از آنان نيز اشاره وار به مسئله نظارت و نقش آن در حيا پرداخته اند . مثلاً مرحوم مجلسى در شرح حديث شريف «النية خير من العمل» ، چند وجه را ذكر مى كند كه در چهارمين وجه به مسئله حيا پرداخته ، مى گويد :
عقل شخصِ باحيا به نيك بودن حسنات و زشت بودن سيّئات حكم مى كند و يادآور مى شود كه پروردگار جليل در همه احوال ، مطلع بر اوست و به همين جهت ، او را مى پرستد و معصيت وى را ترك مى كند .
جالب اين كه ايشان براى تأييد سخن خود به حديث شريف ديگرى استشهاد مى كند كه از نظارت خدا بر بشر حكايت مى كند . ايشان مى گويد :
۰.و اين سخن پيامبر اكرم كه مى فرمايد :«الإِحسانُ أن تَعبُدَ اللّهَ كَأَنَّكَ تَراهُ ، فِإِن لَم تَكُن تَراهُ فَإِنَّهُ يَراكَ» ، به همين مطلب اشاره دارد . ۲