269
پژوهشي در فرهنگ حيا

فصل هشتم : حيا و معمارى

شايد از اين كه در بحث حيا ، صحبت از معمارى به ميان آيد ، در شگفت شويد و اين سؤال را از خود بپرسيد كه : چه رابطه اى ممكن است ميان حيا و معمارى وجود داشته باشد ؟ ما در اين شگفتى و پرسش ، حق را به شما مى دهيم . با طرح بحث خواهيد ديد كه ميان اين دو ، رابطه وجود دارد .

فرهنگ و معمارى

بحث را از نسبت ميان فرهنگ و معمارى آغاز مى كنيم . بناهاى تاريخى هر كشور ، در حكم بخشى از شناسنامه فرهنگى آن است . رابطه متقابل فرهنگ و معمارى به عنوان اصل مهم شكل گيرى هر سبك اصلى پذيرفته شده است . در طول تاريخ ، حكومت ها بر اساس تفكّر و نياز خود ، از معمارى به عنوان ابزارى براى جهت دهى به فرهنگ استفاده مى كردند . به عنوان مثال ، هيتلر براى آن كه بتواند روحيه آزاديخواهى مردم را از بين ببرد ، با الهام از معمارى رُمِ باستان ، بناهاى شهرى را به گونه اى احداث كرد كه به مرور زمان ، مردم با عبور از كوچه ها و خيابان ها ، زبونى و خوارى در برابر حكومت به آنها تزريق شود . ميبن وندره نيز گفته است :
من خانه اى مى سازم كه در آن ، دو فرد كه بسيار به هم علاقه دارند ، بعد از مدّتى از يكديگر متنفر شوند . ۱

1.براى آشنايى بيشتر با اين گونه ديدگاه ها، ر . ك : روان شناسى محيط ، شهناز مرتضوى ؛ بُعد پنهان ، ادوارد توييچل هال .


پژوهشي در فرهنگ حيا
268

پاكى دست ، افتخار است ؛ بسنده كردن به روزى حلال ، افتخار است ؛ نظم و انضباط ، افتخار است و ...
نكته ديگر ، اين كه حاكميت فرهنگ حيا ، به سالم سازى روابط ميان افراد ، منجر مى شود . موفّقيت يك سازمان و يك مجموعه ، بستگى زيادى به سلامت رابطه ميان افراد دارد . در حاكميت فرهنگ حيا ، افراد براى يكديگر حرمت و احترام قائل اند و آبروى همكاران را آبروى خويش مى پندارند و به همين جهت ، از عيبجويى پرهيز مى كنند و از فاش كردن اسرار يكديگر ، خوددارى مى كنند و به توجيه يا تطهير رفتار ديگران مى پردازند . در اين فرهنگ ، بزرگ نمايى خطاها و سخن چينى و خراب كردن ديگران ، وجود ندارد . گاهى برخى افراد ، لغزش ها و اشتباه هاى ديگرى را شماره كرده ، به ياد مى سپارند تا روزى از آنها عليه او استفاده كنند . اين حالت ، در احاديث ، نزديك ترين مرحله به كفر دانسته شده است . ۱
برخى افراد ، عيوب پوشيده ديگران را از پرده بيرون مى اندازند و برخى عيوب آشكار را در ميان ديگران ، اشاعه مى دهند و برخى لغزش ها را به رُخ مى كشند . اينها همه ، موجب از ميان رفتن پرده حجب و حيا مى شود و در نقطه مقابلِ حيا و شرم قرار دارد ؛ امّا اگر حيا حاكميت داشته باشد ، عيب هاى پنهان ، پيجويى نمى شوند و عيوب آشكار ، اشاعه داده نمى شوند و اشتباهات رخ داده ، به رُخ فرد ، كشيده نمى شوند ؛ بلكه توجيه شده ، حمل بر صحّت مى گردند . همچنين نسبت به آنچه آشكار شده ، تغافل مى شود . در حقيقت ، پرده هاى موجود ، دريده نمى شوند و براى كارهاى عريان شده ، پرده سازى مى شود .

1.از امام باقر و امام صادق عليهماالسلام نقل شده است : «أقرب مايكون العبد إلى الكفر أن يؤاخى الرجل على الدين فيحصى عليه عثراته وزلاته ليعنفه بها يوما مّا ؛ نزديك ترين حالت بنده به كفر ، آن است كه با كسى پيوندى بر مبناى دين برقرار سازد و لغزش ها و اشتباه هاى او را شماره كند تا روزى بدان وسيله وى را زمين زند» (الكافى ، ج ۲ ، ص ۳۵۴ ، ح ۱ ؛ معانى الأخبار ، ص ۳۹۴ ، ح ۳۹۴ ؛ الأمالى ، مفيد ، ص ۲۳ ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۲۱۷) .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8957
صفحه از 388
پرینت  ارسال به