بر احترام در روابط ميان بدنه يك سازمان با مديران ، مى تواند تضمين كننده سلامت جريان امور باشد . همان گونه كه پيش از اين گفتيم ، حيا ، مهار كردنِ بدون ترس و طمع است . اگر حيا و حرمت در روابط ميان اين دو عنصر برقرار باشد ، افراد ، بدون ترس يا طمع به انجام دادن مأموريت ها و رسالت هاى خود مى پردازند و اين ، بهترين وضعيتى است كه مى تواند در يك نهاد ، وجود داشته باشد . در مديريت مبتنى بر احترام و تكريم و حيا ، نيازى به اِعمال روش هاى خوف آور يا تطميع كننده نيست . در اين مديريت ، نيروهاى تحتِ امر ، انجام ندادن وظايف خويش را مايه سرافكندگى دانسته ، كوتاهى در اين زمينه را شرم آور مى دانند . چنين افرادى ، فرار از انجام دادن رسالت هاى محوّل شده را ننگ مى دانند و هرگز حاضر نمى شوند حرمت خويش را بشكنند و شخصيت خود را به اين لكّه ننگ ، آلوده سازند . همين ارزشى كه افراد براى خويش قائل اند ، سلامتِ جريان امور را تضمين مى كند . در يكى از جنگ هاى حضرت على عليه السلام ، سربازان در اثر فشار شديد دشمن ، عقب نشينى كردند . على عليه السلام براى جلوگيرى از فرار ، نه آنان را تهديد كرد و نه آنان را تطميع نمود ؛ بلكه آنان را به حيا فرا خواند و فرمود :
۰.إنَّكُم بِعَينِ اللّهِ مَعَ ابنِ عَمِّ نَبِيِّكُم ، عاوِدُوا الكَرَّ وَاستَحيوا [مِنَ] الفَرِّ ، فَإِنَّهُ عارٌ باقٍ فِي الأَعقابِ ونارُ يَومِ الحِسابِ .
۰.شما همراه با پسر عموى پيامبرتان در ديدِ خداوند هستيد . حمله را از سر گيريد و از فرار ، شرم كنيد كه فرار كردن در نسل هاى آينده ، موجب ننگ انسان است و مايه [ وارد شدن به] دوزخ در روز قيامت است . ۱
در اين كلام ، على عليه السلام نه به آنان ، وعده هاى مالى و مقامى داده است ، و نه وعيدهاى شديد و غليظ ؛ بلكه حرمت و شخصيت آنان را به چالش كشيده و ننگ و روسياهى را به آنان ، يادآور مى شود و به شرم ، فرا مى خواند . اين ، يكى از