259
پژوهشي در فرهنگ حيا

صورت ، در زمره كسانى خواهى بود كه خداوند ، درباره آنان فرموده است : «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَـحِشَةُ فِى الَّذِينَ ءَامَنُواْ لهم عذاب أليم ؛ ۱ به درستى براى كسانى كه دوست دارند فحشا را در ميان اهل ايمان پراكنده سازند ، عذابى دردناك خواهد بود» . ۲

ب) پرده پوشى كردن

مدير باحيا ، نه تنها هنگام مواجهه با خطاى كارمندان ، پرده درى و آبروريزى نمى كند ، بلكه تا آن جا كه ممكن است ، به پرده پوشى مى پردازد و به دنبال كشف عيوب نيست و آنچه را آشكار شده ، توجيه مى كند . اين كه گاهى حضرت على عليه السلامبراى خطا و گناه ديگران ، عذرتراشى مى كرد ، بر همين اساس است . خطاپوشى ، ويژگى مدير باحياست . امام على عليه السلامدر نامه خود به مالك اشتر مى نويسد :

۰.إنَّ فِي النّاسِ عُيوبا ، الوالي أحَقُّ مِن سَترِها ، فَلا تَكشِفَنَّ عَمّا غابَ عَنكَ مِنها ، فَإِنَّما عَلَيكَ تَطهيرُ ما ظَهَرَ لَكَ ، وَاللّهُ يَحكُمُ عَلى ما غابَ عَنكَ ، فَاستُرِ العَورَةَ مَا استَطَعتَ يَستُرِ اللّهُ مِنكَ ما تُحِبُّ سَترَهُ مِن رَعِيَّتِكَ . ۳

۰.مردم ، عيوبى دارند كه زمامدار در پوشاندن آنها از هر كسى سزاوارتر است . پس ، در صدد كشف آنچه از ديد تو پنهان است ، مباش كه وظيفه تو ، پاك نمايى چيزهايى است كه آشكار شده ، و آنچه پنهان است ، خداوند ، درباره آن حكم مى كند . بنا بر اين تا آن جا كه مى توانى ، عيوب مردم را بپوشان ، تا خداوند ، چيزهايى را از تو كه دوست ندارى بر مردم فاش شود ، بپوشاند .

به همين جهت ، حضرت ، بدترين زيردستِ يك مدير را كسى مى داند كه عيبجوى ديگران است :

1.نور ، آيه ۱۹ .

2.الكافى ، ج ۸ ، ص ۱۴۷ ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۲۱۵ .

3.نهج البلاغه ، نامه ۵۳ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
258

شكّى نيست كه فرمانبردارى ، يكى از شرايط موفّقيت در مديريت است ؛ امّا به چه قيمتى ؟ فرمانبردارى ، اگر به قيمت شكسته شدن حرمت انسان ها و لكّه دار شدن كرامت آنان و بى آبرو شدن و خوار شدن آنها باشد ، از نظر اسلام ، پذيرفتنى نيست . مديريت دينى ، بر پايه حرمت و تكريم انسان ، استوار است . مديريت حيا ، حرمت متقابل ميان مدير و كارمندان را تضمين مى كند . وجود پرده هاى حجب و حيا ميان مدير و كارمندان ، يكى از عوامل موفّقيت در مديريت است . مدير موفّق ، كسى است كه دستورهاى وى و رفتار وى و نحوه ارتباط وى با افراد تحت مديريتش مزيّن به پرده اى از حيا باشد . در اين باره به مواردى چند ، اشاره مى گردد :

الف) پرده درى نكردن

گاهى يك دستور ، فارغ از اين كه چگونه ابلاغ شود ، فاقد عنصر حياست . گاهى شيوه ابلاغ ، فاقد عنصر حجب وحياست . گاهى نحوه ارتباط مدير با كارمندان و شيوه برخورد وى با آنان ، فاقد عنصر شرم است . اگر مديرى پرده درى كند ، ممكن است هيچ حرمت و مرزى باقى نماند و روى افراد به يكديگر باز شود و شيرازه كار ، از هم بپاشد . به همين جهت ، مثلاً اگر فردى خود ، كار انجام شده را انكار كند ، بهتر است سخن او مورد تأييد قرار گيرد . محمّد بن فضيل مى گويد به امام كاظم عليه السلامگفتم كه گاهى از برادران ايمانى چيزى نقل مى شود كه آنان ، پشتِ سر من گفته اند . وقتى از خودِ آنان مى پرسم ، انكار مى كنند ، حال آن كه كسانى كه خبر را نقل كرده اند ، انسان هاى مورد اعتمادى هستند . حضرت فرمود :

۰.اى محمّد ! گوش و چشم خودت را در مورد برادر دينى ات دروغگو بشمار . اگر پنجاه نفر نزد تو قسم خوردند ؛ ولى خودِ آن فرد ، سخن ديگرى گفت ، او را تصديق و ديگران را تكذيب كن . مبادا چيزى بر زبان جارى كنى كه موجب خوارى وى شود و مردانگى و آبروى او را نزد ديگران ، از بين ببرى كه در اين

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9001
صفحه از 388
پرینت  ارسال به