249
پژوهشي در فرهنگ حيا

فصل ششم : حيا و رسانه

چه رسالت رسانه را بيان واقعيت ها بدانيم و چه فرهنگ سازى ، آنچه مهم است ، اين است كه ماهيت رسانه ، ابلاغ پيام است . اين ابلاغ مى تواند به صورت نوشتارى باشد (مثل : روزنامه ها و مجلات) و يا ديدارى (مثل مجلاّت تصويرى) و يا شنيدارى (مثل : راديو و كاسِت هاى صوتى) و يا تصويرى (مثل تلويزيون ، سينما ، ويدئو ، و ...) . در همه اينها ، يك «پيام» توسط رسانه القا مى گردد . هدف اين بحث ، آن است كه «پيام هاى رسانه اى» با معيار حيا سنجيده شوند و روشن شود كه حيا چه تأثيرى مى تواند بر روند اطّلاع رسانى داشته باشد ؟ آيا پيام هاى رسانه اى مى تواند يكى از قلمروهاى حيا باشد ؟ آيا حيا مى تواند در ارسال پيام ها دخالت كند و تأثيرگذار باشد ؟ و از سوى ديگر ، رسانه چه تأثيرى بر حيا دارد ؟ آيا مى تواند در كاهش يا افزايش ، و تضعيف يا تقويت حيا تأثيرگذار باشد ؟ بنا بر اين ، بحث را در دو زمينه پى مى گيريم : حياى پيام و پيام حيا .

حياى پيام

پيامى كه توسط رسانه ها ابلاغ مى شود ، هم مى تواند به رداى زيباى حيا مزيّن باشد ، و هم مى تواند برهنه و دريده باشد . باحيايى و بى حيايى ، مختصّ انسان ها ، آن هم در بُعد جسمانى نيست . پيام رسانه نيز مى تواند باحيا


پژوهشي در فرهنگ حيا
248

قبيح تر از نگاه بد به ده ناموس ديگر داشتن است . ۱ بنا بر اين ، با حاكميت فرهنگ حيا ، روابطى مبتنى بر احترام و تكريم در ميان همسايه ها برقرار مى شود .

حيا و كمك به نيازمندان جامعه

در شهر حيا ، نيازمندان ، بى پناه و بى پاسخ نمى مانند . حيا سبب مى شود كه اميد اميدواران ، نااميد نشود و دست تهى دستان خالى برنگردد . اگر حاجتمندى به يك انسان باحيا رو اندازد ، وى از رد كردن او شرم دارد . كرامت چنين انسان هايى اجازه نمى دهد كه درخواست نيازمندان ، بى پاسخ بماند . نقل شده است كه رسول خدا به جهت شدّت حيايى كه داشت ، هيچ نيازمندى را رد نمى كرد . ۲ اگر چنين فرهنگى در جامعه وجود داشته باشد ، نياز نيازمندان ، برطرف مى شود و آلام آنان ، تسكين مى يابد . توصيه شده است كه هيچ نيازمندى را دست خالى برنگردانيد و اگر هيچ امكانى براى كمك به وى نداريد ، دست كم به گونه اى زيبا و محترمانه او را برگردانيد . ۳

1.از مقداد بن اسود روايت شده : «قال رسول اللّه لأصحابه : ما تقولون فى الزنا ؟ قالوا : حرمه اللّه ورسوله فهو حرام إلى يوم القيامة . قال : فقال رسول اللّه لأصحابه : لأن يزنى الرجل بعشر نسوة أيسر عليه من أن يزنى بامرأة جاره . قال : فقال : ماتقولون في السرقة ؟ قالوا : حرمها اللّه ورسوله فهى حرام . قال : لأن يسرق الرجل من عشرة أبيات ، أيسر عليه من أن يسرق من جاره ؛ رسول خدا به اصحاب خود فرمود : درباره زنا چه مى گوييد ؟ گفتند : خدا و رسولش آن را حرام كرده اند و از اين رو تا قيامت حرام است . پس رسول خدا به اصحاب خود فرمود : اگر كسى با ده زن زنا كند ، بهتر از آن است كه با زن همسايه اش زنا كند . سپس حضرت پرسيد : درباره سرقت چه مى گوييد ؟ گفتند : خدا و رسولش آن را حرام كرده اند و ازين رو حرام است . حضرت فرمود : اگر كسى از ده خانه سرقت كند ، بهتر از آن است كه از خانه همسايه اش سرقت كند» . (مسند ابن حنبل ، ج ۹ ، ص ۲۲۶ ، ح ۲۳۹۱۵ . همچنين ر . ك : المعجم الكبير ، ج ۲۰ ، ص ۲۵۷ ؛ كنزالعمّال ، ج ۹ ، ص ۵۳ ، ح ۲۴۹۰۱)

2.الكافى ، ج ۴ ، ص ۱۵ ؛ مكارم الأخلاق ، ج ۱ ، ص ۷۱ .

3.ر . ك : ميزان الحكمة ، ج ۵ ، ص ۲۳۳۶ (النهى عن ردّ السائل) .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8873
صفحه از 388
پرینت  ارسال به