عفّت در آن رعايت شود . هم بايد سخنِ خوب گفت و هم خوبْ سخن گفت . به كاربردن تعبيرهاى زشت و رعايت نكردن عفّت كلام و دريده سخن گفتن ، ويژه شهروندان بى شرم است . شهروندانِ باحيا ، نه سخن زشت بر زبان جارى مى كنند ، و نه به زشتى سخن مى گويند . «خوب سخن گفتن» و «سخنِ خوب گفتن» ، ويژگى شهر حياست . سخنانى كه در شهر حيا توليد مى شود ، لبريز از ادب و عفّت و زيبايى است و به سخنانى گوش فرا داده مى شود كه زيبا ، دلنشين و مؤدّبانه است .
حيا و بُعد ديدارى جامعه
در شهر حيا ، فضاى بصرى (ديدارى) جامعه نيز از زشتى به دور است . ديدنى ها و امواج بصرى ، بخش ديگرى از واقعيت هاى جامعه است و يكى از شاخصه هاى جامعه باحيا اين است كه فضاى بصرى آن ، از زشتى ها و نازيبايى ها پاك است و اين ، هم در بُعد توليد صحنه هاى زشت است ، و هم در بُعد مصرف آن .
زشتى يك عمل ، گاهى به جنبه هاى زيباشناختى آن نيست ؛ بلكه به آثار و پيامدهاى سوء آن است . ممكن است چيزى از نظر زيباشناختى ، زشت نباشد ؛ بلكه در نهايت حُسن و جمال باشد ؛ امّا به جهت آثار و پيامدها ، زشت به شمار آيد . نمونه آن را در بحث گذشته (حيا و بُعد شنيدارى جامعه) ديديم . گاهى صداها و سخن ها از نظر موسيقى و زيبايى شناسى ، ممكن است شيوا ، شيرين و دلرُبا باشند ؛ امّا همين صدا و سخن ، چون تحريك كننده شهوت و تهديد كننده عفّت است ، زشت شمرده مى شود . در اين جا نيز همين گونه است . گاهى ممكن است برخى صحنه ها و جلوه ها ، در بررسى هاى زيبا شناختىِ بصرى ، در نهايت حُسن و جمال باشند ؛ امّا به جهت آثار و پيامدهاى ناگوارى كه دارند ،