197
پژوهشي در فرهنگ حيا

داده بود ، آنان را به اتاق خودشان راهنمايى مى كند .
ممكن است شرم و حيا همچنان مانع برقرارى ارتباط نزديك تر ميان زن و شوهر شود . در چنين مواردى ممكن است هر دو يا يكى از آنان به نقطه اى خيره شود و چشم در چشم هم ندوزند ؛ زيرا اين وضعيت ، باز موقعيت جديدى است كه تا به حال با آن ، رو به رو نبوده اند . لذا رسول خدا به آنان فرمود : «شما برويد ، من نيز به شما ملحق مى شوم» . اتفاقا همين گونه نيز شد . حضرت على عليه السلاممى گويد : هر دو وارد اتاق شديم . حضرت زهرا عليهاالسلامدر گوشه اى نشست و من نيز كنار وى نشستم . او از من حيا مى كرد و چشم به زمين دوخته بود . من نيز از او شرم داشتم و چشم به زمين دوخته بودم .
چيزى نمى گذرد كه رسول خدا وارد مى شود و باب سخن را باز مى كند و پس از به جا آوردن يكى از مستحبّات ، براى آنان دعا مى كند . ۱ به نظر مى رسد اين كار نيز به آن دو بزرگوار ، كمك بيشترى كرد تا برخى پرده هاى حجب و حيا را كنار بزنند .
در چنين موقعيت هايى اگر مثلاً داماد بخواهد چيزى به عروس بدهد ، عروس از گرفتن آن شرم دارد . رسول خدا در يكى از ازدواج هاى خود ، ظرف شيرى به همسر خود داد ؛ ولى او از گرفتن آن شرم كرد . زنان حاضر به او گفتند : «بگير ! دست رسول خدا را رد نكن» و او وقتى ديد اين كار ، زشت تر است ، با شرم و حيا ، جام شير را گرفت و نوشيد . ۲ اين نيز يكى ديگر از كارهايى است كه مى تواند به آرامى ، موانع حيا را برچيند و روند ارتباط را تسهيل كند .
براى نوعروسان و نودامادان ، روبه رو شدن با ديگران در فرداى عروسى ، شرم خاصّ خود را دارد ؛ زيرا اين اوّلين برخورد پس از شب عروسى است و اوّلين ها در چنين مواردى همراه با شرم بيشترى است . اين حالت براى عروس ،

1.الأمالى ، طوسى ، ص ۴۳ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۹۶ .

2.بحار الأنوار ، ج ۷۲ ، ص ۲۵۸ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
196

روبه روى پدر و همسر خود قرار گرفت ، رسول خدا ، پارچه را از صورت عروس بر گرفت و على عليه السلام وى را مشاهده كرد .
هر چند اين كار ، ممكن است در لحظه نخست ، فشار شديدى را بر زن وارد كند ، امّا به مرور ، عادى مى شود . اقدام دوم رسول خدا اين بود كه دست دختر خود را گرفت و در دست على عليه السلام گذاشت . اين كار ، حيا را بيشتر كنار مى زند . پسر و دخترى كه نمونه كامل حيا و شرم هستند و هيچ رابطه اى تاكنون با يكديگر نداشته اند ، اكنون ، دست در دست يكديگر دارند .
اوّلين ارتباطى كه ممكن است ميان دختر و پسر برقرار شود ، يك ارتباط ذهنى ، فكرى و عاطفى است كه از هنگام خواستگارى شروع مى شود . پس از آن ، ارتباط ديدارى و شنيدارى است و در مرحله سوم ، دست در دست يكديگر گذاشتن است كه نوعى تماس بدنى است . در هر يك از اين مرحله ها ، حيايى كه مانع برقرارى ارتباط همسرى است ، آرام آرام ، برداشته مى شود . جالبْ اين جاست كه عمليات كاهش حيا ميان عروس و داماد نيز بى شرمانه نيست . ممكن است پرده هاى حيا برداشته شوند ؛ امّا با بى شرمى همراه باشد . اين كار ، مى تواند ضربات جبران ناپذيرى به حياى ميان همسران وارد سازد و آنان را به وادى بى شرمى و حرمت شكنى بكشاند . لذا بسيار مهم است كه اين كار ، همراه با شرم صورت پذيرد . درست است كه هدف ، برداشتن حياست ؛ امّا اين گونه عمليات ، خود نبايد بى شرمانه باشد .
به هر حال ، دست عروس و داماد در دست يكديگر گذاشته شد و جالبْ اين كه اين كار ، در حضور ديگر زنان نيز بوده است . هر چند در اين وضعيت نيز فشار زيادى بر شرم عروس و داماد ، بخصوص عروس وارد مى شود ، امّا شرم انگيزتر از اين وضعيت ، تنها شدن آنها با يكديگر است . براى آنان بسيار سخت است كه در حضور ديگران به اتاق خود بروند . باقى ماندن نزد ديگران براى آنان ، راحت تر از چنين كارى است . رسول خدا ، در حالى كه دست آن دو را در دست يكديگر قرار

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9301
صفحه از 388
پرینت  ارسال به