193
پژوهشي در فرهنگ حيا

كارى دارى . آنچه را مى خواهى ، بگو» . اين كار ، راه را براى حضرت على عليه السلامهموارتر ساخت و ايشان توانست خواسته خود را مطرح كند . وقتى حضرت با استقبال رسول خدا روبه رو شد ، بار ديگر ، شرم به وى اجازه ماندن نداد و لذا فورا از حضور پيامبر صلى الله عليه و آلهمرخّص شد . ۱
امام حسن مجتبى عليه السلام فرزندى به نام حسن داشت كه يكى از دختران عموى خود ، امام حسين عليه السلام را خواستگارى كرد . هنگام خواستگارى ، حضرت به وى فرمود : «هر يك از دخترانم را كه مى خواهى انتخاب كن» . حسن از شرم نتوانست سخن بگويد . لذا امام حسين عليه السلام به كمك وى آمد و مسئله را به گونه اى ختم كرد . ۲
مسئله ديگر ، طرح موضوع خواستگارى با دختر است . معمولاً دخترها در اين گونه موارد ، خجالتى تر هستند و اگر با پيشنهاد مطرح شده موافق باشند ، نمى توانند صريحا جواب مثبت دهند و حدّاكثر كارى كه مى كنند ، سكوتِ حاكى از رضايت است . رسمى كه هنگام خواندن خطبه عقد در ميان ايرانيان وجود دارد كه شخص عاقد براى بله گرفتن تا سه بار درخواست خود را از عروس تكرار مى كند ، از همين فرهنگ حيا سرچشمه مى گيرد . اگر دخترى در همان مرتبه اول و بخصوص با صداى رسا «بله» را بگويد ، او را دخترى بى حيا و پُر رو مى شمُرَند . وقتى رسول خدا موضوع خواستگارى على عليه السلام را با دختر خود فاطمه عليهاالسلام در ميان گذاشت ، ايشان از دادن پاسخ صريح ، خوددارى كرد و با سكوتِ حاكى از رضايت ، موافقت خود را اعلام كرد و رسول خدا ، با گفتن تكبير ، اعلام كرد كه اين سكوت ، نشانه رضايت است . ۳

ـ شرم عروسى

پس از خواستگارى ، يكى از امورى كه ممكن است شرم داماد را به همراه

1.ر .ك : شرح الأخبار ، ج ۲ ، ص ۳۵۵ ؛ إعلام الورى ، ص ۱۶۰ ؛ بحار الأنوار ، ج ۱۹ ، ص ۱۱۲ .

2.مقاتل الطالبيين ، ص ۱۲۲ ؛ كشف الغمّة ، ج ۲ ، ص ۲۰۲ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۴ ، ص ۱۶۷ .

3.الأمالى ، طوسى ، ص ۴۰ ، ح ۱۳ ؛ مناقب ابن شهر آشوب ، ج ۳ ، ص ۱۲۷ ؛ بحار الأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۹۳ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
192

است . در اين قبيل امور ، معمولاً بزرگ ترها پيش قدم شده ، به كمك عروس و داماد مى آيند . صحبت كردن درباره اين موضوع ، براى بزرگ ترها ساده تر است ؛ زيرا اولاً آنان براى كس ديگرى خواستگارى مى كنند و ثانيا آنان ، خود از اين تجربه ها داشته اند و اين اوّلين بار نيست كه در چنين مراسمى شركت مى كنند . تكرار تجربه ، باعث كاهش حيا مى شود . شخص داماد از اين جهت كه تجربه اوّل او و اوّلين نقطه آغاز زندگى اوست و از طرفى ، پاى ارتباط زناشويى نيز در ميان است ، معمولاً دچار شرم و حياى شديد مى شود . كسانى كه براى ازدواج دوم به بعد به خواستگارى مى روند ، احتمالاً كمتر دچار شرم و حيا مى شوند ؛ زيرا هم تجربه خواستگارى را دارند و هم تجربه زناشويى را ، و اين ، ميزان حيا را كاهش مى دهد . در روايتى آمده است كه تجربه هاى زناشويى ، به ترتيب ، حياى زن را كاهش مى دهد . ۱ به نظر مى رسد اين امر در مورد مردان نيز صادق است . مقايسه ميزان حياى مردان از خواستگارى تا تولّد فرزند ، مى تواند بيانگر تفاوت در مراحل مختلف باشد .
به هر حال ، هنگام خواستگارى ، فشار شرم ، بيشتر از هر زمان ديگرى است . اين وضعيت براى كسانى كه خود بايد اقدام كنند ، دشوارتر است . حضرت على عليه السلاماز كسانى است كه والدين او هنگام خواستگارى اش حضور نداشتند . ايشان ، پيش از اين كه ديگران ، باب سخن را بگشايند و او را نسبت به ازدواج با دختر رسول خدا تشويق كنند ، خود ، اقدامى نكرد و تنها پس از پيش دستى ديگران بود كه تصميم گرفت نسبت به خواستگارى حضرت زهرا عليهاالسلاماقدام نمايد . لذا بدين منظور ، تا سه بار نزد رسول خدا رفت و هر بار به خاطر مقام باعظمت حضرت ، از طرح خواسته خود ، شرم كرد و نتوانست سخنى بر زبان جارى سازد . در مرتبه سوم ، رسول خدا به كمك ايشان آمد و فرمود : «گويا

1.ر . ك : بخش اوّل ، فصل ششم : حيا و جنسيت .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8950
صفحه از 388
پرینت  ارسال به