183
پژوهشي در فرهنگ حيا

هر چه را عورت بدانند ، مى پوشانند و از آشكار شدن آن ، شرم مى كنند ؛ و هر چه را عورت ندانند ، نپوشانده ، از آشكار شدن آن اِبايى ندارند .
ممكن است هر فرهنگى محدوده خاصّى از بدن را عورت بداند و با تغيير فرهنگ ، محدوده عورت نيز تغيير كند . با تغيير محدوده عورت ، اندازه لباس ها نيز تغيير مى كند . مثلاً در مغرب زمين ، روزگارى زنان ، لباس هاى بلندى مى پوشيدند كه آستين هاى بلندى داشت و يقه آن نيز پوشيده بود . البته موى سر ، معمولاً باز بوده و پوشاندن آن ، لازم شمرده نمى شد . اين ، نشان مى دهد كه در آن زمان ، تمام بدن زن براى ديگران ، به نوعى عورت محسوب مى شده است . به مرور زمان و در اثر عواملى كه در جاى خود بايد بحث شود ، مفهوم عورتْ تغيير كرد و در ادامه ، اندازه پوشش نيز تغيير كرد . اندك اندك ، محدوده عورت ، كاهش يافت و لباس ها نيز كوتاه و كوتاه تر شدند ؛ همچنين آستين ها كه تا مچ را مى پوشاندند ، و دامن ها كه تا روى پا را گرفته بودند ، كوتاه و كوتاه تر شدند و يقه ها نيز كه تا گردن را مى پوشاندند ، كم كم پايين تر آمده ، بازتر شدند .
در ميان مردان نيز همين پديده قابل مشاهده است . كوتاه شدن شلوارها و آستين پيراهن ها و باز شدن يقه ها مى توانند نمونه هايى از اين قبيل باشند . البته ممكن است در هر دوره اى ، عوامل ديگرى هم در تعيين محدوده عورت ، نقش داشته باشند .
از زاويه اى ديگر ، تعريف «عورت» نسبت به : افراد غريبه و دوستان و فاميل و خانواده و همسر ، متفاوت است . معمولاً بيشترين محدوده عورت ، براى افراد غريبه است و كمترين آن براى همسر . همچنين ممكن است مكان در اين مورد ، نقش بسزايى داشته باشد . مثلاً معمولاً افراد با پوششى در كنار دريا حاضر مى شوند كه در محل هاى ديگر با آن پوشش ، حاضر نمى شوند .
اسلام ، قلمرو عورت را افزايش داد . همان گونه كه در روايت پيشين


پژوهشي در فرهنگ حيا
182

پديده بى مُبالاتى در پوشش ، اختصاص به استحمام نداشته است ؛ بلكه مردم عصر جاهلى به طور كلّى به پوشيدگى تن ، اهمّيتى نمى دادند و رسول خدا ، مردم را در اين زمينه راهنمايى مى كرد . براى نمونه ، آن حضرت ، پس از ورود به مدينه ، شروع به ساختن مسجد كرد و مسلمانان نيز به ايشان كمك مى نمودند . هنگام حمل سنگ هاى سنگين ، پوششى كه برخى بر كمر بسته بودند ، مى افتاد و آنان اهمّيتى نمى دادند . در يكى از موارد ياد شده ، رسول خدا به شخصى فرمود :

۰.خُذ عَلَيكَ ثَوبَكَ ولا تَمشوا عُراةً . ۱

۰.لباست را بپوش و عريان راه نرو .

همچنين ، شخصى به نام جَرهَد مى گويد كه روزى نشسته بودم و لباسم كنار رفته بود و ران پايم پيدا شده بود . در اين هنگام ، رسول خدا كه از آن جا عبور مى كرد ، به من فرمود :

۰.غَطِّ فَخِذَكَ ؛ فَإِنَّ الفَخِذَ عَورَةٌ . ۲

۰.ران خود را بپوشان ، كه جزو عورت است .

اين كلام حضرت به مسئله مهم محدوده عورت اشاره دارد . عورت ، يعنى آنچه آشكار شدنش قبيح است و بايد پوشيده باشد . معناى اصلى عورت ، يعنى چشمى كه بينايى خود را از دست داده است . ۳ سپس اين واژه در مورد چيزهايى به كار رفته است كه نبايد ديده شوند و آشكار شدن و ديده شدن آنها زشت به شمار مى رود . به عبارت ديگر ، آنچه را نبايد ديده شود و ديده شدن آن قبيح است ، عورت مى گويند . در اين جاست كه عورت با حيا ارتباط پيدا مى كند ؛ زيرا هر چيزى كه آشكار شدن آن مايه شرم باشد ، عورت ناميده شده است . ۴ مردم ،

1.سنن أبى داوود ، ج ۲ ، ص ۲۵۱ (ح ۴۰۱۶) ؛ الجامع الصغير ، ج ۱ ، ص ۵۹۹ (ح ۳۸۸۷) ؛ كنزالعمّال ، ج ۷ ، ص ۳۳ (ح ۱۹۱۱۲) .

2.مسند أحمد ، ج ۱ ، ص ۵۹۱ ، (ح ۲۴۹۳) ؛ المصنف ، عبدالرزاق ، ج ۱۱ ، ص ۲۷ (ح ۱۹۸۰۸) .

3.ر . ك : معجم مقاييس اللغة ، ج ۴ ، ص ۱۸۴ ـ ۱۸۵ .

4.لسان العرب ، ج ۴ ، ص ۶۱۷ .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9195
صفحه از 388
پرینت  ارسال به