177
پژوهشي در فرهنگ حيا

۰.... بدون ترديد ، انسان بدى بود .

همين پديده تصوير ذهنى از حيا را مى توان در دو مقوله «رفتار» و «شخصيت» انسانِ باحيا نيز مطرح كرد . رفتارها نيز در ذهن بيننده ، تصويرى از خود برجاى مى گذارند . البته مراد از اين تصوير ، تصوير فيزيكى (مادّى) رفتار نيست ؛ بلكه تصويرى ارزشى است كه بر اساس ارزيابى ما از آن رفتار ، شكل مى گيرد . بدون شك ، ارزيابى ما از رفتار يك فرد شايسته با رفتار يك فرد فاسق ، يكسان نيست . لذا تصوير ذهنى آن نيز يكسان نخواهد بود . شخصيت فرد نيز مى تواند تابع اين قانون باشد . هر چند شخصيت ، عنصرى غيرمادّى و غير قابل رؤيت و داراى اجزاى مختلفى است ، امّا برآيند آن ، تصويرى را در ذهن به وجود مى آورد . تصوير ذهنى ما از شخصيت هر فرد ، با شخصيت ديگرى متفاوت است . اساسا به تعداد انسان ها ، مى تواند تصوير ذهنى وجود داشته باشد ؛ زيرا ظاهرا نمى توان دو نفر را يافت كه شخصيت و رفتار يكسانى داشته باشند . ۱
بر اساس آنچه گفتيم ، اگر بخواهيم يك تصوير ذهنى از شخصيت انسانِ باحيا و رفتار انسان باحيا داشته باشيم ، چه چيزى به ذهن خواهد رسيد ؟ البته پيش از اين ، درباره تصوير ذهنى از اصل حيا سخن گفتيم . اكنون سخن در اين است كه تصوير ذهنىِ رفتارى كه ويژگى را شرم دارد و شخصيتى كه ويژگى شرم را دارد ، چيست ؟
متونى كه حيا را لباس و پوشش دانسته اند ، پاسخ اين پرسش را داده اند . براساس اين متون ، حيا لباسى است بر قامت عريان يك شى ء . به همين جهت ،

1.شايد بتوان گامى به جلو برداشت و گفت : اين سخن با آن اصل كه مى گويد هر رفتار انسان ، يك ماهيت برزخى دارد و شخصيت هر فرد ، داراى يك ماهيت برزخى است ، نزديكى دارد . مثلاً تصوير ما از حرامخوارى با تصوير ما از حلالخوارى متفاوت است . بر اساس آيات و روايات ، حرامخوارى ماهيتى آتشين و دوزخين دارد ؛ امّا حلالخوارى ، ماهيتى پاك و بهشتى .


پژوهشي در فرهنگ حيا
176

تصوير ما از خوش اخلاقى يك مؤمن ، متفاوت خواهد بود ؛ ولى به هر حال ، تصوير ذهنى ما از اخلاق خوش ، تصويرى زيباست .
در بحث حيا نيز مسئله نقش بستن تصوير ذهنى مطرح شده است . رسول خدا مى فرمايد :

۰.لَو كانَ الحَياءُ رَجُلاً ، لَكانَ رَجُلاً صالِحا . ۱

۰.اگر حيا ، انسان مى بود ، بدون ترديد ، انسان شايسته اى بود .

۰.و در جاى ديگر ، فرموده است :لَو كانَ الحَياءُ رَجُلاً ، لَكانَ رَجُلَ صِدقٍ . ۲

۰.اگر حيا انسان مى بود ، بدون ترديد ، انسان صادقى بود .

۰.و درباره بى حيايى فرموده است :لَو كانَ البَذاءُ رَجُلاً ، لَكانَ رَجُلَ سَوءٍ . ۳

۰.اگر بى حيايى ، انسان مى بود ، بدون ترديد ، انسان بدى بود .

۰.همچنين ايشان درباره ناسزاگويى كه يكى از مصاديق بى حيايى است ، مى فرمايد :لَو كانَ الفُحشُ خَلقا لَكانَ شَرَّ خَلقِ اللّهِ . ۴

۰.اگر ناسزاگويى ، انسان مى بود ، بدون ترديد ، بدترين آفريده خدا بود .

۰.و در جاى ديگر فرموده است :... لَكانَ رَجُلَ سَوءٍ . ۵

1.مكارم الأخلاق ، ابن ابى الدنيا ، ص ۳۹ (ح ۸۹) ؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج ۸ ، ص ۲۷ ؛ المعجم الصغير ، ج ۱ ، ص ۲۴۰ (ح ۶۷۴) .

2.المعجم الأوسط ، ج ۱ ، ص ۱۰۷ .

3.المعجم الصغير ، ج ۱ ، ص ۲۴۰ (ح ۶۷۴) ؛ المعجم الأوسط ، ج ۵ ، ص ۷۶ ؛ كنز العمّال ، ج ۳ ، ص ۶۰۳ (ح ۸۱۲۵) .

4.الجامع الصغير ، ج ۲ ، ص ۴۳۴ (ح ۷۴۶۵) ؛ كنز العمّال ، ج ۳ ، ص ۵۹۹ (ح ۸۰۹۷) .

5.مكارم الأخلاق ، ابن أبى الدنيا ، ص ۳۹ (ح ۸۹) ؛ مسند أبى داوود الطيالسى ، ص ۲۰۹ ؛ المعجم الأوسط ، ج ۱ ، ص ۱۰۷ ؛ شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج ۱۰ ، ص ۱۴۰ .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9073
صفحه از 388
پرینت  ارسال به