17
پژوهشي در فرهنگ حيا

«وقايه» و «خودْنگه دارى» معنا كرده است . ۱ ابن منظور و طريحى نيز در تفسير حديث «الحياء من الإيمان» ، حيا را عامل بازدارندگى و بُريدن از معصيت ، معرّفى مى كنند . ۲

جمع بندى

همان گونه كه مشاهده مى شود ، در تعريف اهل لغت ، سه محور وجود دارد : يكى اين كه حيا ، «تغيّر و انكسار (اثرپذيرى) درونى» است ، ديگرى اين كه حيا ، «انقباض (گرفتگى) نفس» است و سوم اين كه حيا «عامل بازدارنده» است . شايد اين سه محور ، بيانگر جنبه هاى مختلف حيا باشند . به نظر مى رسد محورهاى اوّل و دوم به ويژگى هاى روانى حيا پرداخته اند و محور سوم ، كاركرد حيا را ـ كه خودنگه دارى باشد ـ بيان كرده است . تبيين اين سخن از حوصله بحث لغوى خارج است ؛ امّا آنچه مهم به نظر مى رسد ، اين است كه محورهاى سه گانه ياد شده ، از مسائل مهم در بحث حيا هستند كه در آينده ، بيشتر درباره آنها سخن خواهيم گفت .

حيا از منظر علماى اخلاق

گام دوم در مفهوم شناسى حيا ، بررسى ديدگاه علماى اخلاق است . ديدگاه علماى اخلاق در تبيين يك موضوع عينى تر بوده ، به حقيقت بحث ، نزديك تر مى شود . در تعريف حيا از تعبيرهاى متفاوتى استفاده كرده اند ، هر چند تقريبا در يك مسير حركت نموده اند . نخست ، اين تعبيرهاى متفاوت را بيان مى كنيم و سپس به جمع بندى آنها مى پردازيم :

1.همان جا .

2.لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۲۱۷ ؛ مجمع البحرين ، ج ۱ ، ص ۶۱۱ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
16

حيا در منظر لغت شناسان

اوّلين گام در مفهوم شناسى حيا ، آگاهى از ديدگاه لغت شناسان است . مطالعه ديدگاه لغت شناسان در تعريف حيا ، نشان مى دهد كه تقريبا همه آنان در يك مسير حركت كرده و تعريف هاى نزديك به هم ارائه كرده اند . در اين تعريف ها چند محور به چشم مى خورد . در برخى تعريف ها به امورى مثل دگرگون شدن حال و به وجود آمدن حالت انكسار و شكستگى روانى ـ كه در اثر مواجهه با امرى نكوهيده حاصل مى شود ـ اشاره شده است :
حيا ، عبارت است از دگرگونى حال و انكسارى كه به جهت ترس از آنچه عيبْ شمرده و نكوهش مى شود ، حاصل مى گردد . ۱
و برخى ديگر ، حيا را به «انقباض النفس (گرفتگى نَفْس)» تعريف كرده اند . مثلاً راغب اصفهانى مى گويد :
حيا ، انقباض نفس از زشتى ها و ترك آن به همين جهت (زشت بودن) است . ۲
طُرَيحى نيز مى گويد :
حيا ، عبارت است از انقباض (گرفتگى) و انزوا (دورى گزينى) از كار زشت ، به جهت ترس از مذمّت مردم . ۳
ابن منظور نيز حيا و حشمت را مترادف دانسته ۴ و آن را به «انقباض» معنا مى كند و در تبيين واژه حشمت ، به يكى از مصداق هاى آن اشاره كرده ، مى گويد :
حشمت ، يعنى انقباض از برادرت هنگام غذا خوردن و حاجت خواستن . ۵
ابن اثير نيز «احتشام» را به «انقباض» تفسير كرده است . ۶
در گام سوم ، ابن اثير ، ضمن برابر دانستن حشمت و حيا ، حشمت را به

1.مجمع البحرين ، ج ۱ ، ص ۴۸۲ .

2.مفردات ألفاظ القرآن الكريم ، ص ۲۷۰ .

3.مجمع البحرين ، ج ۱ ، ص ۶۱۱ .

4.لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۲۱۷ .

5.همان ، ج ۱۲ ، ص ۱۳۵ (ماده «حشم») .

6.النهاية ، ج ۱ ، ص ۳۹۱ .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8972
صفحه از 388
پرینت  ارسال به