169
پژوهشي در فرهنگ حيا

فرهنگ در ميان تمام اهل ايمان جاى بگيرد ، آن گاه نه تنها در يك شهر و نه تنها در يك كشور ، بلكه در تمام كره زمين ، غريبى و گم نامى برچيده مى شود و هيچ كس در هيچ مكانى ناشناخته نيست و همه ، برادر يكديگر خواهند بود و «رفتارهاى برادرانه» و « انتظارات برادرانه» از يكديگر خواهند داشت و «حرمت برادرى» را نگاه خواهند داشت . در اين صورت ، مشكل كلان شهرها و پديده هاى مهاجرت و مسافرت نيز حل خواهد شد و تمام آسيب هايى را كه ممكن بود از جانب گم نامى وارد شود ، بر مى چيند . بنا بر اين ، يكى از مؤلّفه هاى مهم در الگوى شهرنشينى اسلامى ، پيوند برادرى ميان شهروندان ايمانى است . اين ، شعار قرآن كريم است كه مى فرمايد :
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ . همانا مؤمنان با هم برادرند . ۱
در روايات زيادى نيز تأكيد شده است كه :

۰.المُؤمِنُ أخُو المُؤمِنِ .

۰.مؤمن ، برادر مؤمن است . ۲

ـ آشنا براى نظارت هاى نامحسوس

نكته ديگر ، اين كه هر چند شايد انسان در برخى موقعيت ها نسبت به نظارت محسوس ، گم نام باشد ، امّا آيا در برابر نظارت هاى نامحسوس نيز گم نام است ؟ آيا «خود» او خودش را نمى شناسد و نمى داند كيست ؟ آيا حجّت هاى الهى نيز او را نمى شناسند ؟ آيا نزد فرشتگان نيز ناشناخته است ؟ آيا در برابر خداوند نيز گم نام است ؟ ممكن است در برابر مردم ، گم نام باشيم ؛ امّا آيا در برابر ناظران نامحسوس نيز گم ناميم ؟ ممكن است ما توجّهى به اين ناظران نداشته باشيم و

1.حجرات ، آيه ۱۰ .

2.الكافى ، ج ۲ ، ص ۱۶۶ ؛ مناقب ابن شهرآشوب ، ج۴، ص۴۲۵ . ر.ك: الأمالى ، مفيد ، ص۱۸۶ ؛ بحار الأنوار، ج ۷۷ ، ص ۲۶۹ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
168

يكديگر گسترش يابد ، قلمرو جرم ، كاهش مى يابد و هر چه دامنه شناختْ كمتر شود ، قلمرو جرم ، افزايش مى يابد . بنا بر اين ، گم نامى در محلّه ها و شهرها ، شرم افراد را كاهش مى دهد و شناخته شدن ، موجب افزايش دامنه شرم افراد از يكديگر مى گردد .

ـ پيمان برادرى

آموزه ديگرى كه در الگوى دينى شهرنشينى تأثيرگذار است ، مسئله برادرى ميان اهل ايمان است . اسلام ، همه اهل ايمان را «برادر» يكديگر خوانده است . رسول خدا ، وقتى نخستين شهر اسلامى را بنياد نهاد ، ميان اهل ايمان ، پيمان برادرى برقرار نمود . يثرب ، پس از ورود رسول خدا ، به شهر ديگرى تبديل شد و تركيب جمعيتى آن تغيير كرد . بخشى از ساكنان اين شهر جديد را «مهاجران» تشكيل مى دادند . همان گونه كه قبلاً توضيح داديم ، پديده مهاجرت ، هميشه براى شهرها يك فاجعه خوانده شده است . غالبا مهاجران از آن جا كه در محيطى غير بومى قرار گرفته و گم نام اند ، بيشتر به فساد ، و بزه روى مى آورند ؛ امّا اين اتفاق در شهر مدينه رخ نداد . زيرا ميان تمام شهروندان ، چه مهاجر و چه انصار ، پيوند برادرى برقرار شد . با اين پيوند ، گروه مهاجر در بدنه اصلى شهر (يعنى انصار) ادغام شدند . اگر مهاجران ، به هر دليلى از سوى ساكنان اصلى يك شهر مورد پذيرش قرار نگيرند و به عنوان عضو زايد و تحميلى خوانده شوند ، اين امر مى تواند آسيب هاى اجتماعى بى شمارى را در پى داشته باشد .
آرى ! در صدر اسلام ، اعلام پيمان برادرى ميان اهل ايمان ، مهاجران را به شهروندان پيشين مدينه پيوند زد و آنان را در بدنه اصلى شهر ، ادغام نمود . البته پيامد فرهنگ برادرى ، فقط محدود به پيوند مهاجران با شهروندان نمى شود ؛ بلكه خودِ شهروندان را نيز به يكديگر نزديك تر و آشناتر مى كند . مهمْ اين است كه اين فرهنگ ، آحاد شهروندان را به هم پيوند مى زند و غريبى و گم نامى را از ميان مى برد . در اين فرهنگ ، غربت و گم نامى عنوانى ناشناخته است . اگر اين

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8979
صفحه از 388
پرینت  ارسال به