135
پژوهشي در فرهنگ حيا

پرداخته اند كه خداوند ، مايه اُنس انسان در خلوت هاست . ۱ مهمْ اين است كه اين واقعيت ، شناخته شده و درك شود . امام صادق عليه السلاممى فرمايد :

۰.إنَّ مَعرِفَةَ اللّهِ ـ عَزَّ و جَلَّ ـ آنِسٌ مِن كُلِّ وَحشَةٍ وصاحِبٌ مِن كُلِّ وَحدَةٍ . ۲

۰.شناخت خداوند ، مايه اُنس [انسان] در بى كسى ها و همراه [انسان] در تنهايى هاست .

وجود خداوند ، كفايت نمى كند ؛ بلكه شناخت خداوند است كه كارساز است . بنا بر اين ، خداشناسى ، مهم ترين عامل براى تبديل خلوت به محضر خداوند است .
تصوّر ما از خداوند ، تصوّر خاصّى است . معمولاً قبول داريم كه خدايى هست و از همه چيز خبر دارد ؛ امّا او را «حاضر» نمى دانيم . فكر مى كنيم كه در پس پرده هايى قرار دارد و احتمالاً در بالاى آسمان هاى هفتگانه است و فرشتگانى هستند كه گزارش كارهاى ما را به او مى رسانند و در قيامت است كه با او رو به رو مى شويم و ... !
همه اينها را مى توان در يك تعبير خلاصه كرد و آن ، تعبير «خداوند غايب» است . اين ، تصويرى است كه غالبا از خداوند در ذهن ما وجود دارد . «وجود» خدا را قبول داريم ؛ امّا «حضور» او را باور نداريم . او را بيشتر غايب مى دانيم تا حاضر . ۳ ابن ابى العَوْجا ، خدمت امام صادق عليه السلامرسيد و پرسش هايى درباره مسائل اعتقادى مطرح كرد و از آن جا كه حضرت ، صحبت از خدا مى كرد ، او به ايشان گفت : «خدا را ياد كردى و ما را به چيزى كه غايب است حواله كردى !» .

1.«أنت موضع اُنسي في الخلوة ؛ تو در خلوت ها ، جايگاه اُنس من هستى» ( بحار الأنوار ، ج ۹۴ ، ص ۱۵۷ ) . «سيدى أنت ... أنيسى فى كلّ خلوة و وحدة ؛ سرور من ! تويى مونس من در هر تنهايى و بى كسى» ( بحار الأنوار ، ج ۹۴ ، ص ۱۴۹ ) . «اللهم إنك آنس الآنسين لأودّائك ؛ بارالها تو بهترين مونس براى دوستانت هستى» ( الصحيفة السجادية ، ج ۲ ، ص ۵۷۸ ) .

2.الكافى ، ج ۸ ، ص ۲۴۷ .

3.اين مسئله مى تواند محور يك پژوهش ميدانى در موضوع «تصوير از خدا» قرار گيرد .


پژوهشي در فرهنگ حيا
134

خلوت انجام مى شود ، مى توان از اين طريق ، بازدارى كرد . مهمْ اين است كه نظارت فرشتگان درك شود و به عظمت مقام و منزلت آنان ، توجّه گردد و اهمّيت نظارت آنان نيز دانسته شود . رسوا شدن نزد چنين فرشتگان بزرگوارى و رسوا شدن در قيامت به واسطه شهادت اين فرشتگان محترم ، چيزهايى هستند كه شرم را برمى انگيزند و بلكه توجّه به آن ، ممكن است آه انسان را بلند كند . براى نمونه ، امام سجّاد عليه السلام در نيايش خويش مى فرمايد :

۰.آه ! وانَفساه مِن مَلائِكَةٍ تَشهَدُ عَلَيَّ غَدا ! ۱

۰.آه از فرشتگانى كه فردا عليه من شهادت مى دهند !

بنا بر اين ، بايد در مسئله فرشتگان ناظر و نظارت فرشتگان ، قدرى تأمّل كرد . به نظر مى رسد اين بخش از نظارت ، چندان مورد توجّه مردم نيست و اهمّيت لازم بدان داده نمى شود ؛ نه به خود فرشتگان اهمّيت داده شده ، و نه مقام و منزلتشان ـ آن چنان كه هست ـ درك مى شود ، و نه به نظارت آنان و نقشى كه اين نظارت دارد ، اهمّيت داده مى شود . به همين جهت ، اين مسئله ، نيازمند توجّه بيشترى است . لازم است پيش از موقع نياز ، شناخت انسان نسبت به اين مسئله تقويت شود و ابعاد مختلف آن مورد توجّه قرار گيرد و به يك حقيقت تثبيت شده در نهاد انسان ، تبديل گردد تا اين حقيقت به هنگام نياز ، فراخوانى شود و خلوت انسان را به محضر فرشتگان تبديل كند و بدين سان ، آن را از آلودگى گناه پاس دارد .

در محضر خدا

برترين نوع نظارت كه مى تواند بهترين بازدارندگى را داشته باشد ، نظارت خداوند متعال است . خداوند مى تواند مونس خلوت هاى انسان باشد و آدمى را از تنهايى درآورد . امام سجّاد عليه السلام در مناجات هاى خود به اين نكته بسيار

1.الصحيفة السجادية الجامعة ، ص ۴۳۰ .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8928
صفحه از 388
پرینت  ارسال به