113
پژوهشي در فرهنگ حيا

سطحى كه باشد ، در يك فرهنگْ قبيح باشد ، انجام دادن آن در حضور اين فرهنگ ، شرم آور است ؛ امّا همين كار در فرهنگ ديگرى شرم برانگيز نيست ؛ بلكه شايد پرهيز از آن ، قبيح باشد و نشانه كم رويى دانسته شود . همچنين براى مثال ، نماز خواندن در جمع مسلمانان معتقد ، راحت است ؛ امّا انجام دادن همين كار در جمع كسانى كه پايبند نيستند و يا اساسا مسلمان نيستند ، ممكن است شرم برانگيز باشد .
برخى افراد از خواندن نماز در حضور ديگران ، خجالت مى كشند و گاهى حتّى از اين كه ديگران متوجّه نماز خواندن آنها شوند ، خجالت مى كشند و ممكن است آن را انكار نيز بكنند . همه اينها به دليل تفاوت ارزش ها ميان ناظر و انجام دهنده كار است . اين تفاوت ، اقسام خلوت را به خوبى تبيين مى كند . گاهى كسى از همه ، كناره گيرى مى كند و به انجام دادن كار نابه هنجار ، مشغول مى شود ، و گاهى همراه با افرادى كه با او هم عقيده اند ، از ديگر افراد ، جدا مى شود و خلوت مى گزيند . دليل اين امر ، متفاوت بودن ارزش هاست . انسان از كسى كه با او اختلاف ارزشى دارد ، دورى مى گزيند و به انجام دادن فعل مورد نظر مى پردازد و با كسانى كه با وى تساوى ارزشى دارند ، جمع شده ، به انجام دادن فعل مورد نظر ، همّت مى گمارند .
بنا بر اين ، خلوت بر دو قِسم است : خلوت هاى فردى و خلوت هاى جمعى . هر دو قِسم خلوت ، در روايات مطرح شده است . گاهى صحبت از تنها بودن فرد شده و از خلوت اين چنينى نهى شده است ۱ و گاهى مثلاً از خلوت با نامحرم ، نهى شده ۲ كه همان خلوت جمعى است . وجه مشتركِ هر دو ، «خلوت براى گناه» يا «خلوتِ زمينه ساز گناه» است كه در برخى روايات بدان اشاره شده است . ۳

1.ر . ك : الكافى ، ج ۶ ، ص ۵۳۴ و ۵۳۳ ؛ بحار الأنوار ، ج ۸۰ ، ص ۱۷۳ .

2.ر . ك : كنزالعمّال ، ح ۱۶ ، ص ۱۵۴ (ح ۴۴۱۸۸) ؛ مستدرك الوسائل ، ج ۱۴ ، ص ۲۶۵ .

3.ر . ك : كتاب من لايحضره الفقيه ، ج ۴ ، ص ۴۱۱ (ح ۵۸۹۵) .


پژوهشي در فرهنگ حيا
112

در حضور ديگران به چنين كارى دست نمى زنند و اين ، يعنى آنان از ديگران خلوت گُزيده اند ، نه از همكيشان خود . از اين رو ، مى توان گفت كه نبودن يا درك نكردن نظارت مزاحم و بازدارنده نيز خلوت را شكل مى دهد ، هر چند يك فرد ، تنها نباشد . هر جا كه «نظارت بازدارنده» وجود نداشته باشد و يا اگر وجود دارد ، درك نشود ، باز هم مفهوم خلوت بر آن صدق مى كند .
از مجموع آنچه گفته شد ، مى توان نتيجه گرفت كه خلوت ، داراى مراتبى سه گانه است : اوّل ، نبود هيچ ناظرى ( خلوت : يك واقعيت خارجى ) ، ديگرى درك نكردن نظارت موجود ( خلوت : يك احساس ) ؛ و سوم ، خلوت از نظارت بازدارنده (خلوت گروهى) .

اقسام خلوت

با توجّه به تعريفى كه از خلوت ارائه شد ، مى توان گفت كه خلوت بر دو قسم است : خلوت هاى فردى و خلوت هاى جمعى . گاهى كسى به تنهايى خود را از ديد ديگران پنهان مى كند و خلوت مى گزيند ، و گاهى همراه با همكيشان خود ، از ديگران كناره گيرى كرده ، به خلوت مى روند . در قِسم دوم ، مسئله «گروه هاى اجتماعى» معنا پيدا مى كند . گروه هاى اجتماعى بر اساس يك نقطه مشترك ، دور هم جمع مى شوند . اگر اين امر مشترك از امور نابه هنجار باشد ، ممكن است از انجام دادن آن در حضور ديگران پرهيز كنند ؛ امّا در جمع خود ، دليلى براى شرم و پرهيز نمى بينند . همان گونه كه پيش از اين گفتيم ، انجام دادن فعل قبيح در حضور كسى شرم برانگيز است كه معتقد به قُبح آن باشد . اگر فرد ناظر ، قبحى براى آن كار قائل نباشد ، حضور وى شرم برانگيز نخواهد بود .
بنا بر اين ، شرم برانگيز بودن و بازدارنده بودن يك حضور ، مشروط به قبيح بودن آن نزد وى است . مثلاً اگر ارتباط غير مشروع با جنس مخالف در هر

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9197
صفحه از 388
پرینت  ارسال به